کیهان : دو طرف منازعه روز استیضاح وزیر کار باید از رهبری درخواست بخشش و جبران کنند

ساخت وبلاگ

 کیهان : دو طرف منازعه روز استیضاح وزیر کار باید از رهبری درخواست بخشش و جبران کنند

روزنامه کیهان که در روز دوشنبه با سرمقاله ای بدون امضا منازعه روسای دو قوه مجریه و مقننه را کار اصحاب فتنه و منحرفین دانسته بود ؛ امروز بار دیگر در سرمقاله روز چهارشنبه به قلم محمد ایمانی بدان پرداخت و اظهار داشت این عمل روسای دو قوه فوق باعث خرسندی دشمنان و فتنه گران و « مهندسی معکوس » علیه انقلاب اسلامی شده است و لذا خیانت می باشد . سرمقاله نویس کیهان اذعان کرد :«آيا در ايام الله دهه مبارك فجر و جشن بزرگ پيروزي انقلاب، جفايي تلخ تر از اين ماجرا مي شد در حق امام و امت كرد؟ با فرض اين كه جماعتي- در هر دو طرف- تعمدا براي خيانت زمينه سازي كرده بودند چرا آنها كه به نظام وفادارند، در اين دام پا نهادند و سناريو را كامل كردند؟ از خائن متعمد توقعي نيست اما گروهي كه غفلت كردند سزاوار است هر گونه كه صلاح مي دانند عذر تقصير نزد امام و امت ببرند و به قدر وسع جبران كنند».

متن کامل مقاله کیهان به شرح ذیل است :  

رمز اين جدول چگونه به دست مي آيد؟ (يادداشت روز) 

«مهندسي معكوس» عليه انقلاب اسلامي چگونه مي تواند اتفاق بيفتد؟ دشمن با كدام ساز و كارها مي تواند عوامل حدوث و بقا و گسترش انقلاب را با چالش مواجه سازد تا بتواند «ارتجاع» و «انحطاط» و «انحلال» را طي يك فرايند استخراج كند؟ انقلاب اسلامي ايران به عنوان يك ابتكار خارق العاده، داراي نظم و هندسه و قواعد منحصر به فرد خود است. با اين تلقي اگر بتوان قواعد مهندسي آن را شناخت، شايد بتوان فرمول انحلال و انهدام آن را نيز نوشت. اين تلقي دشمنان ماترياليست و مستكبر ماست كه به مكايد شيطان اكبر اقتدا كرده اند؛ هرچند كه منطق استوار حضرت حق جلّ و علا برتر از اين مكرهاست. «ام يريدون كيداً. فالذين كفروا هم المكيدون. آيا مي خواهند مكر بورزند؟ پس كافران خود در دايره مكر خداوند هستند» (طور/42).
دشمن در نقشه خود كه البته به روزساني شده اما شاكله آن قديمي است مي كوشد هر يك از اجزاء بنيان محكم انقلاب را به نحوي هدف بگيرد. افكار عمومي، نخبگان، قواي مختلف حاكميتي، قانون اساسي و بالاتر از همه ولايت فقيه در معرض مهندسي عمليات تروريستي است. هدف اصلي، گرفتن انتقام از نظام ولايت و امامت است.
1- فرقه هاي فتنه گر و منحرف با وجود تنوع بسيارشان يك ويژگي مشترك دارند؛ كام جويي و بازي در قلمرو شبهه تا جايي كه به نوعي از ولايت و امامت باطل مي انجامد. زعماي هر يك از اين فرقه ها چه در صدر اسلام و چه در تاريخ انقلاب ما چنان عمل كرده اند كه گويي خود امام و مقتدا هستند. اين كالبدشكافي ژرف در باره منحرفان فتنه گر، از امير مؤمنان عليه السلام است كه فرمود «يعملون في الشّبهات و يسيرون في الشهوات. در موقعيت شبهه عمل مي كنند و در شهوت ها سير مي كنند. معروف، هر آن چيزي است كه مي پسندند و منكر نزد آنان هر آنچه ناخوش مي دارند. در معضلات به خود پناه مي برند و در گشودن امور مهم به راي و نظر خود برمي گردند. كأنّ كلّ امرء منهم امام نفسه. گويا هر كدام از آنها امام خويش است» (خطبه 88 نهج البلاغه). شخص يا حلقه بريده از امام حق، بي امام نمي ماند. حتما امام و مقتداي جديد پيدا مي كند. حضرت فرمود «گويا» هر يك از آنها امام خويش است. معاويه در نامه فريبكارانه اش به زبير، او را اميرالمومنين خطاب كرد و مدعي بيعت با وي شد اما در حقيقت خود معاويه بود كه به نيابت از شيطان، اردوگاه سركشان جمل را مديريت و امامت مي كرد.
2- در تاريخ انقلاب اسلامي بارها چهره هايي به جبهه ضد انقلاب لغزيدند و در مقام ليدري بخشي از معارضين قرار گرفتند كه با ولايت و رهبري زاويه پيدا كرده بودند. آنها نوعا اشخاصي بودند كه به اعتبار جاه طلبي و خودشگفتي، معروف و منكرها را جا به جا مي كردند و علي الاطلاق در كانون توجه دشمن واقع مي شدند. مهم اين بود كه آنها بتوانند جامعه را مانند صدر اسلام دچار اولياي مختلف و انشقاق و اختلاف كنند. آيا اين طيف در واقع امر نيز كارگردان بودند يا خود مديريت مي شوند. در آسيب شناسي مولاي متقيان(ع)، متكبران و صاحبان تعصبات باطل- آنها كه «گويا امام خودند»- در واقع پيرو ولايت و زعامت چهره پنهان ديگري هستند. «فعدوّالله امام المتعصّبين و سلف المستكبرين. پس دشمن خدا(شيطان) امام متعصبان (تعصب باطل) و پيشاهنگ مستكبران است».
امام در همين خطبه قاصعه (192 نهج البلاغه) نسخه واكسيناسيون در قبال درد بي درمان اين جماعت را مي پيچد و مي فرمايد «آگاه باشيد و بر حذر بمانيد از پيروي بزرگانتان، آنها كه به خاطر حسب و نسب خويش تكبر ورزيدند و برتري جستند.... همانا آنها قاعده هاي بنياد عصبيت و ستون هاي فتنه و شمشيرهاي انتساب به جاهليت هستند. پس تقوا پيشه كنيد... و اطاعت نكنيد مدعياني را كه با صفاي باطن خود، تيرگي هاي آنان را آشاميديد و سلامتي خود را با بيماري آنان آميختيد و باطل آنان را در حق خود وارد ساختيد... همراهي كنيد هر كاري را كه امت هاي پيشين را ملازم عزت كرد و دشمنان را از آنان دور ساخت و آن كارها، دوري از تفرقه و التزام به الفت و پافشاري بر آن و توصيه يكديگر به اين الفت و اتحاد است». يكي از اركان مهندسي ارتجاع در برابر انقلاب، يافتن افراد و حلقه هايي است كه ترمز آنها در قبال امور شبهه آميز عمل نمي كند و ورود به اين محدوده را مباح مي شمرند تا آنجا كه مشرب اباحي پيشه مي كنند. آنها اجتهاد مقابل نص مي كنند، چون اغيار بر آنها حاكمند.
3- هدف كلي دشمن در فتنه هاي 78، 88 و فتنه پس از آن يكي بيشتر نيست اما به اقتضاي شرايط، چگونگي اين فتنه انگيزي تفاوت مي كند. دشمن در دوره موسوم به اصلاحات در پي جا انداختن حاكميت دوگانه و سپس القاي بن بست در نظام و قانون اساسي بود. نظريه پردازان كودتاي مخملين بر آن بودند كه از مدعاي اصلاح طلبي معطوف به حاكميت دوگانه مي توان لوازم يك حركت ساختارشكنانه را فراهم كرد. پس از شكست آن سناريو، به مدت يك دهه مقدمه چيني شد تا با استفاده از فرصت انتخابات، رخنه در حاكميت را بازسازي كنند و اگر نشد، به بهانه اعتراض به تقلب و تن ندادن به مكانيزم هاي حقوقي حل ابهام، بن بست تازه اي را پيش روي حاكميت قرار دهند. اين بار هم قانون اساسي و عمود قائم آن- ولايت فقيه- آماج اصلي شبيخون بود. اما به شهادت واقعيت، ملت بصير ما فتنه گران گردن كلفت و لجوج و متكبر را همراهي نكرد تا براي هميشه عبرت تاريخ شوند. آن فتنه بزرگ نوعي مهندسي فريبكارانه عليه امام و انقلاب به اسم امام و انقلاب بود حال آن كه رسم فتنه گران دقيقا در تناقض با خط امام و آرمان هاي انقلاب قرار داشت.
خانه هاي جدول دشمن عليه انقلاب اسلامي سر جاي خود باقي است اگرچه دستياران تازه اي براي پر كردن اين جدول رصد كرده است. اگر رمز اصلي اين جدول، القاي بن بست در نظام و قانون اساسي و تداعي بحران ناكارآمدي است، منحرفان دير رسيده به منحرفان قديمي تر مدد مي رسانند تا حروف رمز آن به تدريج استخراج شود! «منحرف»، هر حلقه اي است كه به قانون اساسي- ولو با شعار قانونگرايي- تمكين نمي كند و براي تشخيص خود در برابر هدايت كلي ولي امر «اصالت» قائل است. نيت، فرقي در ماهيت خيانت آميز چنين روندهايي نمي كند. اگر كسي چاقو را در سينه انسان ديگري فرو برد، اثر اين عمل جراحت و قتل است، صرف نظر از اين كه نيت ضارب چه باشد. مگر بايد براي همه خائنان امروز يا صدر اسلام حتما سند و كد رمز جاسوسي پيدا كرد- هر چند بعضي ها قطعاً جاسوس و اجير شده اند- تا بعداً بتوان ثابت كرد كه مثلا اقدام سران جمل يا حركت ابوموسي اشعري در صفين و يا رويكرد برخي رجال با سابقه در فتنه سال 88 يا پس از آن خيانت بوده است؟! ذات ايجاد تعارض و صف بندي درون جبهه حاكميت ديني- و مجال آفريني براي بدخواهان و كمين كردگان فرصت طلب- خيانت بزرگي است چون به تصريح قرآن حكيم فتنه از قتل شديدتر و بزرگتر است. ويژگي فتنه گري هر گفتار و رفتاري است كه ميان حق و باطل خلط كند و يكي را به ديگري بيالايد چندان كه به اعتبار غبارآلود شدن فضا و مشتبه شدن امور، مردم باطل را به جاي حق بگيرند يا زبان اهل باطل به روي اصحاب باطل دراز شود.
4- سيد نورالدين عافي راوي جانباز كتاب «نورالدين پسر ايران» روايت مي كند كه در برخي عمليات روزگار دفاع مقدس چگونه رزمندگان يك گروه خودي، خط را گم كرده و به اشتباه به سوي گروه خودي ديگر شليك كرده اند شهيد گرفته اند. البته ميدان جنگ نظامي و شب عمليات اقتضائات خاص خود را دارد اما ميدان سياست نيز به دور از اين اشتباهات نيست، مخصوصا اگر گروه هاي خودي با عمليات رواني و مقدمه چيني عناصر نفوذي، سر اسلحه خود را از جبهه دشمن برگردانند و به سوي جبهه خودي آتش بگشايند. اين كم هزينه ترين و مطلوب ترين گزينه براي دشمن است و البته آدم هاي غافل، مستعدترين نيروها براي اين مدل سربازگيري هستند. به راستي از دوئل نابخردانه روز يكشنبه گذشته چه كساني جز جبهه استكبار و فتنه گران خائن داخلي سود جستند؟ آيا هر دو طرف اين دوئل، نهي چند باره چند ماه اخير رهبر فرزانه انقلاب را نشنيده بودند كه كم يا زياد در اتفاق دشمن شاد كن اخير نقش آفريني كردند؟ اگر كساني در اين ماجرا قصور ورزيدند، ديگراني حتما مقصر و جماعتي قطعا- از دو سو- كارگردان خائن اين صحنه شليك به هم بوده اند تا براي دعاوي فتنه گران مستظهر به حمايت آمريكا و اسرائيل و انگليس سند جور شود! وگرنه مقتداي انقلاب به عنوان يك حجت شرعي و عقلي طرفين را برحذر داشته بودند از اين كه اختلافات را به ميان مردم بكشانند و احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف تحريك كنند. 
آيا در ايام الله دهه مبارك فجر و جشن بزرگ پيروزي انقلاب، جفايي تلخ تر از اين ماجرا مي شد در حق امام و امت كرد؟ با فرض اين كه جماعتي- در هر دو طرف- تعمدا براي خيانت زمينه سازي كرده بودند چرا آنها كه به نظام وفادارند، در اين دام پا نهادند و سناريو را كامل كردند؟ از خائن متعمد توقعي نيست اما گروهي كه غفلت كردند سزاوار است هر گونه كه صلاح مي دانند عذر تقصير نزد امام و امت ببرند و به قدر وسع جبران كنند.
5- از بهره مندي نصرت الهي تا بي ياوري، يك «نقض پيمان» فاصله است. «ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم» وعده تخلف ناپذير خداوند است اما اين حقيقت نيز قانون الهي است كه «فبما نقضهم ميثاقهم لعنّاهم و جعلنا قلوبهم قاسيه». بي وفايي و نقض ميثاق، باعث لعنت پروردگار و محروميت از رحمت الهي مي شود. «و من يلعن الله فلن تجد له نصيرا. و هر كس را خداوند لعنت كند پس هرگز ياوري براي او نخواهي يافت» (نساء/53).
يافتن نقاط ضعف روحي شخصيت ها و دميدن در آن به واسطه افراد متملق به ظاهر همسو، به موازات كاهش آستانه تحمل اين عده و ربودن زمام صبر و تقوا از آنان، كانوني ترين شيوه عمليات اطلاعاتي دشمن براي مهندسي معكوس عليه انقلاب و تكثير ويروس ارتجاع در ميان مرزبانان سياست و مديريت است. بايد از زبان حضرت سيدالساجدين(ع) براي اين مرزداران دعا كنيم و البته به لوازم اين دعا ملتزم باشيم كه «خدايا ياد دنياي خدعه گر فريبكار را به هنگام مواجهه با دشمن از ذهن آنان ببر». راه مصونيت ما از تله و شبيخون و قتل عام دشمن، چشم دوختن به انگشت اشاره فرماندهي است؛ آن مركز ثقل اتحاد و اقتدار كه روح خدا خميني(ره) درباره اش فرمود «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد». اگر به تعبير مولاي متقيان اثر نعمت هاي الهي بايد در ما ديده شود، اثر نعمت بزرگ انقلاب در چهره ما، بازگشت پيوسته ما به اين قرارگاه دل هاي دوستان خداست. برخي سرشكستگي ها و شماتت انگيزي ها، زيبنده سيماي ما نيست.
محمد ايماني

نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : کیهان ,منازعه سران دو قوه , خیانت , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 356 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 ساعت: 4:59