محقق داماد:خاتمی و ناطق از دوستانم هستند/ ماجرای ازدواج با خواهر لاریجانی​ها

ساخت وبلاگ

 

محقق داماد:خاتمی و ناطق از دوستانم هستند/ ماجرای ازدواج با خواهر لاریجانی​ها

همه برادرهای خانم من آن زمان حکم فرزندان من را داشتند. در زمان ازدواج آقا باقر بسیار کوچک بود. علی آقا بچه بود تازه دبستان می‌رفت، آقا صادق هم هنوز به دبستان نمی‌رفت آقا فاضل دبستان می‌رفت. تقریباً همه برادر خانم‌ها نزد من درس خواندند، آقا جواد زبان انگلیسی را نزد من خوانده است، باقر لاریجانی که بعد از انقلاب فرهنگی تصمیم گرفت طلبه شود در کلاس عمومی درس فلسفه من شرکت می‌کرد. مقداری نقش برادر بزرگتر برادران لاریجانی را من داشتم و برای موفقیت همه برادران دعا می‌کنم.

آیت‌الله مصطفی محقق داماد، نوه مؤسس حوزه علمیه قم و تنها داماد خانواده لاریجانی‌هاست. خودش را اصلاح‌طلب فکری و نه حرفه​ای و حزبی می‌داند و تدریس را به کار اجرایی ترجیح داده است.


گزیده مصاحبه فارس با وی را در ادامه بخوانید:


·         آیت‌الله میرزا هاشم آملی سال 1340 به قم آمدند، آقای آملی با پدرم دوستی صمیمانه‌ای داشت. واسطه ازدواج من با دختر ایشان فردی بود که هم در درس آیت‌الله میرزا هاشم آملی و هم درس آیت‌الله محقق داماد (پدرم) شرکت می‌کرد و او آیت‌الله جوادی آملی بود. من قصد داشتم برای ادامه تحصیل به بیروت بروم. از این رو وقتی  آقای حائری در این باره با من صحبت کردند؛  گفتم من فعلا تمایلی به ازدواج ندارم. برای ادامه تحصیل قصد دارم به لبنان بروم آقای حائری خیلی صریح الهجه بود گفت: «زن نگیری ضرر می‌کنی. ازدواج کن هرجا خواستی برو، ازدواج مانعت نمی‌شود!» در هر صورت مرا قانع کرد. بعد ازدواج فهمیدم حق با دایی‌ام بود. اگر آن زمان ازدواج نمی‌کردم راه زندگی من با اکنون فرق می‌کرد. بعد از ازدواج -بینی و بین‌الله- مرحوم آیت‌الله آملی پدر جدید برای من بود، به قدری با محبت و مهربان بود که نقش بسیاری در ساخته شدن علمی من داشت.


·         همه برادرهای خانم من آن زمان حکم فرزندان من را داشتند. در زمان ازدواج آقا باقر بسیار کوچک بود. علی آقا بچه بود تازه دبستان می‌رفت، آقا صادق هم هنوز به دبستان نمی‌رفت آقا فاضل دبستان می‌رفت. تقریباً همه برادر خانم‌ها نزد من درس خواندند، آقا جواد زبان انگلیسی را نزد من خوانده است، باقر لاریجانی که بعد از انقلاب فرهنگی تصمیم گرفت طلبه شود در کلاس عمومی درس فلسفه من شرکت می‌کرد. مقداری نقش برادر بزرگتر برادران لاریجانی را من داشتم و برای موفقیت همه برادران دعا می‌کنم.
·         برادر خانم‌های بنده می‌دانند من فکرم اصلاح‌طلبی به معنای صحیح کلمه است نه به معنای حزبی آن. آنان می‌دانند که من عضو حزب کسی نیستم، هیچ وقت در هیچ حزبی نبوده‌ام. خودشان می‌دانند که از لحاظ فکری آنگونه نیست که صد در صد با اصولگرایان مخالف باشم، و نه صددرصد با اصلاح‌طلبان موافق. راست‌های سنتی به بنده احترام دارند و من هم برای آنان احترام قائلم.


·         من به عنوان اصلاح‌‌طلب حرفه‌ای شناخته نمی‌شوم. منظورم از حرفه‌ای یعنی جزء گروه نیستم. چون در ایران حزب رسمی وجود ندارد. حزب در ایران فعلی چیزی شبیه «باند» است، فرق حزب با باند این است که حزب مرامنامه دارد، اساسنامه دارد، معلوم است چه می‌خواهد و چه هدفی را دنبال می‌کند، در حالی که باند این طور نیست. برخی از افرادی که به اصلاح‌طلبی شهره‌اند به هیچ روی اصلاً نمی‌دانند که آزادی چیست!
·         زمانی که من رئیس سازمان بازرسی و آقای خاتمی وزیر ارشاد بود، بر سر قانون میانمان جدل شد. بازرس فرستاده بودم برای بازرسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ خاتمی به من تلفن کرد که فلانی حالا دیگر برای من بازرس می‌فرستی؟! گفتم: بازرس فرستادم اگر خلاف قانون وجود دارد بررسی شود و شاید در وزارتخانه ارشاد اسلامی خلاف قانون صورت گرفته باشد و ان‌شاء‌الله نگرفته باشد. به ایشان عرض کردم به نظر من قانون باید اجرا شود. به موجب قانون تمام ارگان‌ها و سازمان‌ها باید بازرسی شوند.


·  با همین دیدگاه قانون‌گرایی با میرحسین موسوی درگیر شدیم. به خاطر دارم میرحسین موسوی به آقای موسوی اردبیلی گفت: آقای محقق داماد آمد کابینه را به هم پیچید! وقتی جلسه مشترک کابینه و شورای عالی قضائی تشکیل شد همه از من گله می‌کردند. در هر صورت من شعارم اجرای قانون است. اگر این اصلاح‌طلبی است من اصلاح‌طلب هستم، به دلیل اینکه من طرفدار قانون هستم. من فکر نمی‌کنم آقایان معنی اصلاح‌طلبی را اجرای قانون بدانند؟! قانون اساسی باید اجرا شود.


·         یکی از دوستان دوران جوانی من آقای سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور سابق بوده است، تقریباً از دوره‌ای که هر دو یک مو در صورت نداشتیم با هم دوست بودیم.  یکی از دوستان دوران جوانی من آقای ناطق نوری است، خیلی با آقای ناطق دوست هستم. آقای خاتمی زمانی که کاندیدای ریاست جمهوری شد بعضی از من خواستند که برای آقای خاتمی اقدامی بکنم. همه می‌گفتند که تو که دوست جوانی آقای خاتمی هستی، انتظار از توست که برای او اقدام کنی. گفتم من، هم دوست آقای خاتمی هستم و هم دوست آقای ناطق، بنابراین نمی‌توانم دخالت کنم. به خاطر دارم مرحوم آقای صدوقی وقتی شنیدند، گفتند: حق با شماست! و جالب است بدانید که از بزرگواری آقای خاتمی هم همین بس که ایشان خودشان هم به رغم آن همه دوستی و مودت فیمابین از من هیچ توقعی نداشتند.
·         زمانی که کار بازرسی می‌کردم درس هم می‌دادم. تا الان یک روز هم کار تدریس را رها نکرده‌ام و حتی زمانی که رئیس سازمان بازرسی شدم در دانشگاه علوم قضایی تدریس می‌کردم. آرام آرام علاقه‌‌ام به تدریس بیشتر از کار اجرایی شد، تجربه سازمان بازرسی خیلی برایم مفید است، الان تسلطی که در حقوق مدنی و اصولا مسائل حقوقی دارم، به حضورم در سازمان بازرسی کشور بر می‌گردد

 
نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : محقق داماد ,خاتمی ,لاریجانی ها , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 364 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1391 ساعت: 20:31