گزارشي از تعدد كانديداهاي اصولگرا در انتخابات |
|
|
|
عظيم محمودآبادي «اگر احساس تكليف كنم كانديدا ميشوم. » اين جملهيي است كه ديروز حجتالاسلام محمدحسن ابوترابي فرد آن را گفت تا به صف طولاني اصولگراياني كه خود را براي كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري پيش رو مكلف ميدانند بپيوندد. سالها است كه در ايران هر كسي ميخواهد براي تصاحب مناصب انتخابي خود را در معرض آراي مردم قرار دهد شبيه به چنين جملهيي را بيان ميكند و در هر دوره انتخابات هم شاهد افزايش اين شيوه تبليغاتي براي انتخاباتهاي مختلف توسط افراد گوناگون بودهايم. شايد در ميان تمامي نمايندگان مجلس و پستهاي اجرايي نتوان فردي را يافت كه بدون طرح چنين داعيهيي پا به عرصه رقابت در انتخابات گذاشته باشد. حتي تكراري و كليشهيي بودن اين شعار باعث نشده كساني كه قصد كانديداتوري دارند تجديد نظري در روشها داشته باشند و از شيوههاي تبليغاتي و ژستهاي ديگري هم بهرهگيري كنند. احساس تكليف براي آنهايي كه دوست دارند رييسجمهور شوند، احتمالا تنها معيارشان براي كانديداتوريشان است و در اين ميان ظاهرا براي تواناييهاي خود، تناسب شرايط كشور با تواناييهايشان و از همه مهمتر برنامه و استراتژي مستدل و قابل توجيه، كمترين اهميت و ضرورتي قائل نيستند. اين ضايعهيي است كه گريبانگير سياست ايران در انتخاباتهاي مختلف بوده كه همه گروههاي سياسي – اصولگرايان و اصلاحطلبان - به نوعي به آن مبتلا بودهاند هرچند برخي ابتلايشان به اين عارضه بيشتر و برخي كمتر بوده است. حالا هم در آستانه انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري هستيم. انتخاباتي كه اصلاحطلبان دل و دماغي براي معرفي كانديدا در آن ندارند و براي همين است كه اصولگرايان خود را براي رقابتي تماما درون گروهي آماده ميكنند و به همين جهت است كه هر روز ميبينيم يكي از اصولگرايان پرچم احساس تكليف خود را علم ميكند يا اينكه به اظهارنظري مبني بر اينكه اگر چنين و چنان شود و احساس تكليف كنم حتما در انتخابات رياستجمهوري كانديدا ميشوم. همانطور كه اشاره شد اين عارضهيي است كه در همه انتخاباتهاي گذشته شاهدش بودهايم اما اينبار محدوده آن نسبت به قبل گسترش بسيار قابل توجهي داشته تا جايي كه ميتوان گفت ديگر براي اينكه كسي احساس تكليف كند محدوديتي نمانده و هر كسي حتي اگر كمترين تجربهيي هم در كار اجرايي نداشته احساس تكليف براي رييسجمهور شدن به وي دست ميدهد. احساس تكليفي كه ظاهرا در پيوند با شرع است و به بيان ديگر كساني كه خود را مكلف به كانديداتوري ميدانند در واقع معتقدند كه به لحاظ شرعي اين امر بر آنها واجب است كه در انتخابات كانديدا شوند. عليالظاهر نوع وجوب اين مساله هم از جنس واجب كفايي نيست بلكه واجب عيني است چراكه واجب كفايي در موردي است كه يك تكليف بر گروهي از مسلمانان – يا همه آنها - هست ولي اگر كسي به آن واجب عمل كرد، تكليف از ديگران ساقط ميشود. اما درباره واجب عيني مساله متفاوت است و مسائلي كه از اين دسته واجبات هستند درست مانند نماز بر هر مسلماني واجب است. به همين دليل است ميبينيم كساني مانند ابوترابي فرد، حداد عادل، باهنر، قاليباف، ولايتي، پورمحمدي، محسن رضايي ، متكي و علي فلاحيان براي كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري آينده احساس تكليف كردهاند و حضور هيچ يك از آنها باعث نشده كه تكليف از ديگران ساقط شود. براي همين است كه همه آنها يا تاكنون احساس تكليف خود را اعلام كردهاند يا از احتمال اينكه در آينده نزديك به چنين احساسي برسند خبر دادهاند. دليل اين را كه چرا حد و حصر احساس تكليف كردگان اصولگرا در انتخابات پيش رو به مراتب عريض و طويلتر از انتخاباتهاي قبلي شده شايد بتوان در به رياستجمهوري رسيدن احمدينژاد در دو انتخابات قبل دانست. به بيان ديگر شايد هر كدام از همقطاران سابق احمدينژاد با برآوردي كه از وي در طول هشت سال گذشته داشتهاند اكنون خود را به مراتب شايستهتر ازاو ميدانند كه براي رييسجمهور شدن احساس تكليف كنند. به ويژه كه برخي از آنها نقش خود را در به رياستجمهوري رساندن محمود احمدينژاد قابل توجه ميدانند. البته اين ادعايي درست است كه اصولگرايان داعيه آن را دارند. واقعيت اين است كه مجموعه اصولگرايان در دو دوره انتخابات پيشين خود و مجموعه ابزارهاي مختلف و امكاناتي را كه داشتند براي رساندن احمدينژاد به كرسي رياستجمهوري به استخدام گرفتند هرچند الان احمدينژاد نظر ديگري دارد و معتقد است كه وي به صورت مستقل توسط «مردم» انتخاب شده است. گمان ديگري كه ميتواند در اينجا مطرح باشد اين است كه شايد تجربه احمدينژاد باعث شده كه افراد و گروههاي مختلف اصولگرا به يكديگر بياعتماد شوند و براي همين هم مانند انتخاباتهاي قبلي حاضر نيستند كه يك نفر از آنها براي كانديداتوري احساس تكليف و بقيهشان به حمايت از وي اكتفا كنند. براي همين است كه هر كدام از آنها در اين دوره مستقلا احساس تكليف ميكنند و ظاهرا قرار است انتخابات پيش رو رقابتي بين مكلفاني باشد كه همهشان بر اصول مشتركي تاكيد ميكنند و براي همين هم نام خود را اصولگرا ناميدهاند اما اين اصول چنان نيست كه بتواند آنها را در رسيدن به يك كانديداي واحد موفق كند. ابوترابيفرد ديروز در اظهاراتي گفت كه اگر احساس تكليف كنم كانديدا ميشوم. اما پيش از آن پورمحمدي وزير كشور معزول دولت اول احمدينژاد هم دقيقا با همين هدف كانديداتوري خود را اعلام كرد و گفت: «به سبب احساس تكليف نسبت به انقلاب و كشور قصد كانديدا شدن در انتخابات را دارم و طي چند روز آينده به صورت قطعي آمدن يا نيامدن خود را اعلام ميكنم.» قبل از پورمحمدي نيز حجتالاسلام علي فلاحيان وزير اسبق اطلاعات هم با بيان اين جمله كه «درخواستهاي مردمي از بنده به حد نصاب رسيده و كانديداتوريام در انتخابات 92 قطعي است» از احساس تكليف خود براي كانديداتوري در انتخابات 92 رونمايي كرد. حدادعادل هم پيش از اينها و در اوايل شهريور ماه گفته بود اگر احساس تكليف كند كانديدا ميشود. او در عمل به تكليف خود مصممتر از فلاحيان هم هست چرا كه فلاحيان حداقل در ظاهر نيمنگاهي هم به آراي مردم دارد و مدعي ميشود كه درخواستهاي مردمي از وي به حد نصاب رسيده اما حدادعادل تاكيد ميكند كه اگر فقط يك راي هم داشته باشد در صورتي كه احساس تكليف كند حتما كانديدا خواهد شد؛ «اگر روزي احساس تكليف كنم، همچنان كه در انتخابات رياست مجلس در همين دوره اتفاق افتاد، به ميدان ميآيم، حتي اگر بدانم كه يك راي بيشتر نخواهم آورد. » البته حدادعادل چندي است كه با قاليباف و ولايتي در ائتلافي تحت عنوان «2+1» به اجماع رسيدهاند و قرار است كانديداتوري هر كدامشان قطعي شد آن دو عضو ديگر خودشان را از تكليف ساقط بدانند و از كانديداي اين ائتلاف حمايت كنند. محمدرضا باهنر هم از جمله اصولگراياني است كه احتمال كانديداتوري وي وجود دارد. او چند روز پيش با تاكيد بر اينكه ارادهيي براي كانديدا شدن ندارد اما ظاهرا خود را به لحاظ اخلاقي موظف براي ثبت نام در انتخابات رياستجمهوري آينده ميداند؛ «من ارادهيي براي اين كار ندارم، البته اين هم كه ما مخالفت كنيم اخلاقا درست نيست.»مهدي چمران هم از اصولگراياني است كه به تازگي احتمال كانديداتورياش در انتخابات رياستجمهوري مطرح شده است. البته او در اين مورد با ادبياتي متفاوت و حتي متضاد به اظهارنظر پرداخت و گفت: «تصميم قطعي نگرفتهام و اين در حالي است كه بنده از آن آدمها نيستم كه يهو احساس تكليف كنم.»ظاهرا اصولگرايان بدون هيچ گونه رودربايستي در حال آماده كردن خود براي انتخابات رياستجمهوري آينده هستند و براي توضيح و توجيه درباره اينكه چرا از محمود احمدينژاد در دو دوره انتخابات رياستجمهوري گذشته و همچنين در طول هشت سال رييسجمهوري وي حمايت تمام و كمالي داشتند و الان چه پاسخي براي عملكرد دولت و ثمره مديريت هشت ساله احمدينژاد دارند هيچ نوع احساس تكليفي نميكنند. |
نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید
برچسب : انتخابات ریاست جمهوری 92 ,کاندیدهای احتمالی ,اصول گرایان , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 452 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 ساعت: 4:25