قسمت دوم مصاحبه جماران با رفیقدوست :درسال 84رهبری موافق برگشتن هاشمی نبودند

ساخت وبلاگ

قسمت دوم مصاحبه سایت جماران با رفیقدوست :

درسال 84رهبری موافق برگشتن هاشمی نبودند؛ اما ایشان کاندید شدند !

 رفیقدوست : در تمام چهار حکم تنفیذ که در زمان امام و شش مورد در دوره مقام معظم رهبری شده است، قید شده این تنفیذیه تا زمانی نافذ است که .... یعنی چند شرط گذاشته شده است. اگر رهبر بداند که شرایط را ندارد با یک نامه می‌تواند رئیس‌جمهور را عزل کند. فردی که می‌خواهد رئیس جمهور شود باید کاملا به این‌ها معتقد باشد.

زاویه آقای هاشمی با رهبری خیلی کوچک بود. در مسائل اقتصادی و اجتماعی نظرات آقا با هاشمی تفاوت داشت اما خیلی بروز اجتماعی نداشت. برای همین بعد از دوره خاتمی، در سال 84 مقام معظم رهبری موافق به برگشتن هاشمی نبودند اما ایشان کاندیدا شد.

 منظور شما از تبعیت از ولی فقیه چیست؟ چرا که ما از یک طرف تفسیر افرادی چون علی مطهری را داریم و از سوی دیگر، تفسیر کسانی که مقابل او در مجلس موضع گیری می‌کنند.

 
بله. اولا اختیارات رهبری محدود به آنچه در قانون اساسی نوشته‌اند، نیست. آنهایی که ولایت فقیه را تحصیل کرده‌‌اند - و من یکی از تحصیل کرده‌های ولایت فقیه هستم و مدرس آن هم بوده‌ام- حس کرده‌اند که ولایت فقیه به چه معناست. ولایت فقیه یعنی ادامه حکومت خدا پیغمبر و امام. در زمان غیبت حاکم باید نایب امام زمان(عج) باشد. امام در طول ده سال چند بار از ولایت ماورای قانون استفاده کردند. آقا هم با استفاده از همان اختیارات می‌گوید: آقای رئیس‌جمهور این فرد را معاون اول خود نگذار. رئیس‌جمهوری که با رهبری کوچک‌ترین زاویه ندارد همان لحظه می‌گوید چشم قربان! حتی اگر به این کاری که آقا می‌گوید عقیده نداشته باشد؛ نه این‌که این آدم برود چند روز در خانه بنشیند. باید در کاندیداها کسانی را پیدا کرد که به این مرحله که می‌رسند کوتاه بیایند.
 
شما گفتید که که روسای جمهور بعد از جنگ یعنی آقای هاشمی و خاتمی و بدتر از همه احمدی نژاد به این اصل پایبند نبوده‌اند؛ اما آقای عسگر اولادی در نامه اخیر خود گفته بود که یادمان نمی‌رود که خاتمی و کروبی چقدر از رهبری تبعیت داشتند. پس شما کدام حرف را قبول دارید؟
 
وقتی در مسئله انتخابات، کروبی به اختلاف افتاد از رهبری جدا شد و تقابل کرد.
 
من قبل از انتخابات را می‌گویم...
 
تا وقتی که بود کسی با ایشان مشکلی نداشت. آقا ایشان را از بنیاد شهید برنداشتند و خودش خواست برود. در این‌گونه مسائل سطح بالا نباید درگیر احساسات شد. اگر کسی بگوید که در حیطه اختیارات و نفوذ، مقام معظم رهبری کوچک‌ترین فرقی با امام دارد این ابتدای انحراف است؛ وقتی می‌گویم همه اختیاراتی که ولی فقیه دارد عین اختیارات امام است، رهبر بعدی هم تمام اختیارات رهبر قبلی را دارد.
 
من یک روز از کروبی سوال کردم که اگر 70 میلیون ایرانی بگوید «الف»، رهبری بگوید «ب» کدام باید اجرا شود؟ هر عقل سلیمی که ولایت فقیه را می‌شناسد می‌گوید: «ب». ایشان گفتند: حکم ولی فقیه. این خاطره مربوط به دوره خاتمی است.
 
البته ممکن است ولایت فقیه در عمل اجرا نشود کما این‌که علی(ع) را 25 سال در خانه نشاندند. علی(ع) را مردم در خانه نشاندند. لذا این را باید بفهمیم که ولایت مطلقه فقیه فراتر از قانون است. وقتی احمدی‌نژاد مصاحبه کرد و گفت من نماینده مردم هستم و مجلس 30 درصد مردم را نمایندگی می‌کند و مقام معظم رهبری هم توسط خبرگان انتخاب می‌شود؛ به ایشان گفتم فکر نمی‌کردم سواد سیاسی شما این‌قدر کم باشد که تو خیال می‌کنی مردم رئیس جمهور انتخاب می‌کنند؛ مردم از میان کاندیداها یک نفر را برای پست ریاست جمهوری به رهبر «پیشنهاد» می‌کنند؛ رهبر می‌تواند تنفیذ بکند یا نکند.
 
 در تمام چهار حکم تنفیذ که در زمان امام و شش مورد در دوره مقام معظم رهبری شده است، قید شده این تنفیذیه تا زمانی نافذ است که .... یعنی چند شرط گذاشته شده است. اگر رهبر بداند که شرایط را ندارد با یک نامه می‌تواند رئیس‌جمهور را عزل کند. فردی که می‌خواهد رئیس جمهور شود باید کاملا به این‌ها معتقد باشد.
 
زاویه آقای هاشمی با رهبری خیلی کوچک بود. در مسائل اقتصادی و اجتماعی نظرات آقا با هاشمی تفاوت داشت اما خیلی بروز اجتماعی نداشت. برای همین بعد از دوره خاتمی، در سال 84 مقام معظم رهبری موافق به برگشتن هاشمی نبودند اما ایشان کاندیدا شد. هم امام و هم آقا برخلاف مسیر طبیعی حرکت نمی‌کنند. مدیریت می‌کردند و الان هم مدیریت می‌کنند تا انشاالله کشور را به بهترین‌ها برسانند. البته مردم باید انتخاب کنند و رهبر نمی‌گوید به چه کسی رای دهند. در راهپیمایی 22 بهمن امسال همه توقع داشتند به خاطر مشکلات پیش آمده اقبال مردم کمتر باشد اما هیچ سالی مانند امسال نبود و مردم می‌گفتند ما مشکل داریم اما نظام و رهبری را قبول داریم و به عشق رهبر آمده‌ایم و برای حفظ میراث امام آمدیم و غیر از عکس امام و رهبری هم اگر عکسی بین راهپیمایان بود، آن را پایین آوردند.
 
نظر خود را در مورد انتخابات آینده نگفتید...
 
اتفاق تلخی در سال 88 افتاد؛  من در انتخابات سال 84 و 88 طرفدار احمدی نژاد نبودم. در سال 84 طرفدار هاشمی بودم و در سال 88 وقتی از من پرسیدند به چه کسی رای می‌دهید، گفتم: به کسی رأی می‌دهم که رئیس جمهور نمی‌شود و به محسن رضایی رای دادم.
 
برای هر کسی که کوچک‌ترین بینش و اهل تجزیه و تحلیل سیاسی باشد آن اتفاقات برای دشمنان ما باعث خوشحالی بود که آن احمق‌ها این خوشحالی را به زبان هم می‌آوردند. نخست وزیر اسرائیل می‌گفت همه امید ما این‌ها است. دیوید کامرون  و اوباما هم می‌گفتند. اما این طرف متوجه نمی‌شدند. ولی یک واقعه در 9 دی اتفاق افتاد که من آن روز با وجود توصیه پزشکان به راهپیمایی نزدیک میدان انقلاب رفتم و می‌خواستم تجزیه و تحلیل کنم؛ چون 25 خرداد ماه هم به تماشای راهپیمایی رفته بودم. در آن روز هم من به چهارراه حافظ رفتم و به راهپیمایی نگاه کردم؛ جمعیت طرفدار میرحسین کم نبود.
 
روز نهم دی ماه تقریبا اکثریت آن‌ها(طرفداران میرحسین) آمده بودند که من از افراد معروف اصلاح‌طلب سوال می‌کردم، جریان چیست؟ آن‌ها می‌گفتند اشتباه پشت صحنه‌های آن جریان این بود که روی جاهایی دست گذاشتند که ما بر سر آن‌ها دعوا نداریم. ملت ایران حتی آن‌هایی که نمازشان قضا می‌شود سر عاشورا توافق دارند؛ همه عاشورایی هستند. وقتی حرکتی صورت می‌گیرد و روز قدس شعارش این می‌شود «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، این حرکت روز عاشورا تبدیل به رقاصی می‌شود. من کاملا دیدم که در روزعاشورا نیروی انتظامی فرصت نکرد با واقعه عاشورا برخورد کند. به محض این‌که به هیئت‌ها خبر رسید، هیئت‌ها بساط خود را جمع کردند و به خیابان آمدند، چون به امام حسین اهانت شده بود.
 
در روز نهم دی ماه مردم گفتند ما این تغییر را که شما می‌خواهید نمی‌خواهیم و با نظام مخالف نیستیم؛ ما با کسی که به عقیده ما برخورد کند مخالف هستیم. الان  برای آینده مسلما افرادی که کاندیدا می‌شوند اگر توده مردمی که در انتخابات 88 آن طرف بودند، احساس کند که ویژگی‌های مد نظر آن‌ها را یک نفر دارد -چه اصلاح‌طلب و چه اصول‌گرا- اکثریت دوباره رای می‌دهند و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند با خالی کردن صحنه انتخابات اکثریت مردم را تشویق به شرکت نکردن در انتخابات کنند. قطعا انتخابات 92 پر حجم خواهد بود.
 
یعنی با این فضا فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان به انتخابات می‌آیند؟
 
مردم می‌آیند؛ بستگی دارد کاندیدا چه کسی باشد. اگر کاندیدای اصلاح‌طلب نداشته باشیم و مردم در کاندیداها حس کنند که این فردی که کاندید شده فردی است که بخش عمده از خواسته ما را در نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را برآورده می‌کند، رای می‌دهند. شعور سیاسی مردم خیلی بالا رفته است؛ شما افق دیدتان را این‌گونه باز کنید.
 
امام در سال 65 یک سخنرانی دارد خطاب به ارتش مصر؛ می‌گوید ارتش مصر رودر روی ملت نایست و به ملت بپیوند! بیش از 30 سال از جمهوری اسلامی و بیش از 20 سال از رحلت امام می‌گذرد در مصر انقلاب می‌شود و خود مردم مصر این پیام امام را هم به زبان فارسی و هم عربی پخش می‌کنند. اگر رهبری انقلاب جز رهبری در خط خود امام بود بیداری اسلامی در منطقه اتفاق نمی‌افتاد. مردم دیدند که نظام محکمی است که خطی را که گرفته، با وجود همه دشمنان و فشارها محکم جلو می‌رفت. هر کسی در این نظام مقدس زندگی می‌کند اگر می‌خواهد جزو اپوزیسیون بر علیه ولایت فقیه باشد. همان مثالی است که همیشه گفتم. قطار مسافران را سوار کرده و به مشهد می‌رود این قطار جمهوری اسلامی است و مسافران آن هم این ملت هستند. یک عده‌ای نمی‌خواهند به مشهد بروند و برخلاف جهت قطار حرکت می‌کنند و به ته قطار می‌رسند. تا این‌ها برسند قطار کیلومترها رفته و تنها کار این است که در عقب را باز کنند و پیاده شوند.
 
اگر بعضی‌ها که در چند دقیقه قبل از آنها صحبت کردیم، بخواهند به زور کسی را از قطار بیرون بیندازند چه؟
 
نه! کسی را به زور نمی‌اندازند؛ ما تا حالا کسی را ندیده‌ایم که پیرو ولایت فقیه باشد و به زور او را بیندازند.
 
اما آقای رفیق‌دوست وقتی بعضی‌ها به صرف هر اختلاف نظری، به طرف مقابل می‌گویند «ضد ولایت فقیه»، چه باید کرد؟ برای نسل جدید این سوال مطرح می‌شود که چگونه ممکن است خاتمی، هاشمی و سید حسن خمینی هم ضد ولایت فقیه خوانده شوند...
 
اگر کسی هم سن و سال شما کوچک‌ترین درک سیاسی داشته باشد می‌گوید که اگر هاشمی ضد ولایت فقیه بود چرا آقا دوباره ایشان را رئیس مجمع قرار داد؟ چرا هر دو هفته با ایشان جلسات چند ساعته دارد؟ هاشمی هرکس پیش او می‌رود یک ترجیع بند در سخنانش دارد و می‌گوید من برای رهبری کشور، در مقابل آقای خامنه‌ای بدیلی نمی‌شناسم و خدا نکند روزی بیاید که من باشم و رهبری نباشد. در طرف مقابل، از آقا هم غیر از یک جمله که در نماز جمعه 29 خرداد 88 بنا به مصلحتی گفته شد، تا حالا کسی یک کلمه از زبان رهبری علیه هاشمی نشنیده است.
 
رابطه بین سیدحسن آقا و آقا هم عیناً رابطه پدر و فرزندی و خیلی عمیق است. آقا به محض این‌که فرصت کرد آن واقعه حرم امام در سال 89 را بکوبد، کوبید. آقا با دقت میراث امام را پاسداری و بهای سنگینی در این راه پرداخت می‌کند و باید به او کمک کرد.
 
من ارتباط مستقیم و مستمری با آقا ندارم و در ملاقات‌های عمومی همراه مردم، به دیدن ایشان می‌روم و برای خودم این حق را قائل نیستم که وقت آقا را بگیرم. اما دقت می‌کنم که در کارها و حرف‌هایم با ایشان زاویه پیدا نکنم. حتی وقتی مصاحبه می‌کنم از کانال‌هایی می‌پرسم که اعتراضی به حرف من نکردند و بعضی‌ها می‌گویند اگر این‌طوری می‌گفتی بهتر بود. لذا این عمود خیمه عرض و طولش آن‌قدر است که خیلی از جریان‌ها و کانال‌‌ها خود را فدای او کنند. حضرت امام با اطمینان خاطر می‌گویند که اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند و همه سنگرهای کلیدی جهان را فتح می‌کند.. این غیر از استمرار در ولایت فقیهی مانند امام امکان ندارد که هر کس غیر از این فکر می‌کند آب در هاون می‌کوبد.
 
 

 

نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : هاشمی رفسنجانی ,انقلاب ,تندروی ها, نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 440 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 ساعت: 1:17