- روز معلم بر همه آموزگاران و فرهیختگان فرهتگی مبارک باد !
- نیک نیوز :: آگاهی و آگاهی آفرینی مشکلات را حل می کند؟
- بیش از یک میلیارد پیامک نوروزی ازشبکه ایرانسل ارسال شد
- بال جیرجیرک، باکتریها را قطعهقطعه میکند!
- قدیمیترین مسجد ایران
- انتقاد شدید ملک عبدالله از مرسی و اردوغان در گفتگو با یک نشریه آمریکایی
- سردار نقدی فرمانده بسیج : هنوز موفق به پاک سازی علوم انسانی نشده ایم!
- مقاله ای از جمیله کدیور نماینده سابق مجلس در باره کاربرد واژه «بهار» توسط دولت
- امیر هوشنگ کاووسی منتقد و کارگردان سینمای ایران در گذشت
- آیا مه آفرید خسروی قربانی بود؟
تشبیه رئیس دولت به علی محمد باب از سوی کیهان
استراتژی انتخابات ریاستجمهوری
بهار یا ناهار؟
پیش از انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ بیش از هرچیز، خط فقر و شاخص فلاکت و نرخ تورم محل مناقشه اصولگرایان و اصلاحطلبان بود. اما حالا صف یکپارچه اصولگرایان در حمایت از احمدینژاد پراکنده شده و شعار جدید رییس دولت نه تنها به مذاق بسیاری از اصولگرایان خوش نیامده که واکنشهای تندی هم نشان دادهاند. از جمله حسین شریعتمداری با انتقاد از شعار "زنده باد بهار" احمدینژاد را با "علی محمد باب" مقایسه کرده است. شریعتمداری چهار سال پیش، احمدینژاد را "بهترین گزینه" دانسته و به او از ۱۰۰ نمره ۹۰ داده بود.
تمجید از مشایی در حد امام زمان
دی ماه امسال، محمود احمدینژاد در صحن علنی مجلس اعلام کرد: "مردمی که قالی می بافند نباید روی حصیر زندگی کنند." تشابه این شعار با ترانهای که از سوی معین، خواننده ایرانی ساکن آمریکا خوانده بود چند روزی آن را داغ نگهداشت اما زیر سایه دعواهای دولت و مجلس گم شد. از آن به بعد رییس دولت ترجیح داده است به جای تکیه بر معیشت جامعه یا به تعبیری "ناهار" بر روی "بهار" تمرکز کند. او به تازگی در هر فرصتی از بهار میگوید و دیگر ابایی هم ندارد که دست خودش را رو کند. او بعد از بهار، بهار گفتنهای بسیار به همراه مشایی در روز درختکاری، روز یکشنبه در توصیف اسفندیار رحیم مشایی گفت: "اگر من بخواهم آقای مهندس مشایی را در یک کلمه معرفی کنیم ایشان مردی بهاری بهاری بهاری است."
اما سرمقاله روز سهشنبه کیهان حاکی از نارضایتی عمیق حسین شریعتمداری از "بهار" احمدینژاد و مشایی بود. او در ابتدای مطلبی که عنوان "زنده باد كدام بهار؟!" داشت نوشت: "فرض كنيد كه اگر قرار بود مردم در يك انتخابات سراسري شركت كرده و فردي را به عنوان يك اسلام شناس برجسته انتخاب كنند تا درباره آموزه هاي ديني از وي راهنمايي بخواهند، آيا جناب آقاي احمدي نژاد را انتخاب مي كردند؟! حالا تصور بفرمائيد كه همين مردم قرار است با حضور در انتخابات سراسري يك كارشناس خبره و برجسته را براي «مديريت جهان»! برگزينند. در اين صورت چه كسي را انتخاب مي كردند؟ آقاي احمدي نژاد را؟! در فرض سوم، قرار است مردم باز هم در انتخابات سراسري ديگري شركت كرده و فردي را انتخاب كنند كه بتواند «اولياءالله» و مردان بزرگ اين مرز وبوم را شناسايي كرده و به ملت معرفي كند. آيا اين تخصص را در آقاي احمدي نژاد مي ديدند و ايشان را برمي گزيدند؟! يا اگر ايشان در تبليغات انتخاباتي خود، صادقانه به مردم مي گفت كه رئيس جمهور «اسمي» خواهد بود و رياست جمهوري «رسمي» را به آقاي اسفنديار رحيم مشايي واگذار مي كند، آيا مردم به ايشان رأي ميدادند؟! بدون كمترين ترديدي در هر چهار فرض ياد شده- و چند فرض مشابه ديگر- پاسخ منفي است."
بعد از این شروع طوفانی، نماینده رهبرجمهوری اسلامی در کیهان مینویسد: "ايشان به جاي پرداختن به دغدغه هاي اساسي مردم و امور جاري و بر زمين مانده كشور، در پي خواستههاي - با عرض پوزش- دم دستي و بلندپروازي هاي- باز هم با عرض پوزش- آميخته به توهم خود و اطرافيان كذايي خويش است و انگار نه انگار كه در مقابل رأي مردم و اعتمادي كه به ايشان شده است، وظيفه و رسالتي برعهده دارد."
اما حسین شریعتمداری خیلی روی مباحث کشورداری متمرکز نمیشود و خیلی سریع سراغ نقطه اختلاف اصلی میرود؛ اسفندیار رحیم مشایی که به زعم شریعتمداری و برخی دیگر از اصولگرایان قرار است برای احمدینژاد نقشی را بازی کند که مدودف برای پوتین بازی کرد.
او مینویسد که الفاظ و عباراتی که رییس دولت برای مشایی استفاده کرده فقط براي اولياءالهي به كار مي رود "و اگر نام اسفنديار رحيم مشايي از آن حذف شود، اين ترديد پديد ميآيد كه شايد مخاطب آقاي احمدي نژاد، -نستجيربالله- حضرت صاحب الزمان(عج) باشد!"
شریعتمداری سپس به بهانه احمدینژاد برای استفاده از شعار "زنده باد بهار" میپردازد و میگوید که اگر واقعا منظورش از بهار، امام زمان است چرا پیش از این در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد "اللهم عجل لوليك الفرج" میگفته است؟ چرا که ترجمه و فهم زنده باد بهار برای حاضران در آن نشست بسیار راحتتر از ترجمه این عبارت عربی است.
و اما پایانبندی سرمقاله کیهان هم مقایسه ای با معنا دارد که احمدینژاد را به علی محمد باب، مبشر دین بهائی تشبیه کرده است: "سركرده آن فرقه ضاله و صهيونيستي نيز ابتدا از واژه- باب- و ادعاي ارتباط با امام زمان(عج) آغاز كرد و در نهايت، مدعي شد، كه خود او امام زمان(عج) است." و بعد تلویحا هشدار داده است: "در اين باره گفتني هاي ديگري نيز هست كه بماند براي بعد..."
وبسایت شبکه ایران، از زیرمجموعههای رسانهای دولت به این سرمقاله واکنش نشان داد و آن را "گاف سنگین" شریعتمداری نامید. این وبسایت با اشاره به طرح شعار زنده باد بهار در آخرین حضور احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل شریعتمداری را دچار ضعف حافظه دانست: "فحاشیهای مدیر مسئول کیهان به رئیس جمهور لزوما ناشی از بغض و کینه نیست؛ شایسته است حامیان محمود احمدی نژاد در برخورد با شریعتمداری ملاحظه حافظه مخدوش او را نیز بکنند. بی شک شرایط ناگوار پیش آماده برای حافظه سیاسی حسین شریعتمداری ناشی از کار کشیدن بیش از حد از این قوه مهم و حیاتی است و نه چیز دیگر! بی شک فردی که یک روز نمره دولت را از۹۰ به ۱۰۰ عنوان می کند و روز دیگر رئیس دولت را به محمد علی باب تشبیه، دچار یک مشکل غیر سیاسی است."
شریعتمداری ضعف حافظه دارد؟
اشاره نویسنده وبسایت شبکه ایران به یادداشت چهار سال پیش شریعتمداری است. آبان ماه ۱۳۸۷، مدیر مسوول کیهان در یادداشتی با تیتر "چرا احمدي نژاد؟" ۹ دلیل آورده بود که احمدینژاد بهترین گزینه برای ریاستجمهوری است. آن مطلب مملو از تمجیدات و تعریفات نسبت به "موفقيتهاي فراوان و شگفتانگيز احمدينژاد" بود. مثلا نوشته شده بود: "كدام مسئول و دولتمردي را مي توان آدرس داد كه در اوج پركاري به اندازه يك چندم احمدي نژاد فعال و در همان حال تلاش بي وقفه او با دو ويژگي انقلابي و مردمي توام بوده يا باشد؟" و یا اینکه "احمدي نژاد، سازوكار و مسير حركت دولت را كه متاسفانه طي دو دهه گذشته از محور اصلي فاصله گرفته بود، به بستر اصلي بازگرداند. گفتمان امام و انقلاب را نه فقط بر زبان كه در ميدان عمل به كار گرفت."
شریعتمداری ضمن تمجید از "سفرهاي استاني، حضور بي واسطه در ميان مردم و تشكيل جلسات كابينه در تمامي نقاط كشور" مدعی شده بود که " دولت نهم توده هاي عظيم مردم مؤمن و انقلابي را كه متاسفانه طي چند سال گذشته تقريباً غريب مانده و از مسئوليت ها دور بودند، به كانون سياست پردازي و تصميم سازي وارد كرد." در نهایت هم با تاکید بر حرکت احمدینژاد در خط "امام، آقا و مردم" به او از ۱۰۰ نمره،۹۰ داده بود. حالا معلوم نیست چه شده که این فرد با یکی از چهرههای دینی منفور حاکمان جمهوری اسلامی مقایسه میشود و چندی پیش هم همه از شباهتش با بنیصدر میگفتند.
از دولت امام زمان تا زنده باد بهار
شاید با وضع فعلی اقتصاد ایران، جای مانور چندانی برای احمدینژاد و مشایی در حوزه اقتصادی وجود نداشته باشد، اما بهار یا اشاره به امام زمان هم تدبیر تازهای نیست. پیشترها همین اصولگرایان بودند که یا تفسیر "دولت امام زمان" برای دولت احمدینژاد را ترویج کردند و یا در مقابل آن سکوت در پیش گرفتند.
علنی شدن نخستین ادعای کمک به دولت و رییسجمهور از سوی امام زمان به اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ برمیگردد و پخش فیلم سخنرانی محمود احمدینژاد از تلویزیون جمهوری اسلامی. او در جمع روحانیان مشهد گفته بود: "ما در این دوسال و نیم، البته در تمام دوران انقلاب، در همه عالم هستی جاری است، به شما عرض کنم ما دست این مدیریت الهی را هر روز می بینیم. خدا خودش شاهد است که ما می بینیم. اغراق نمی گویم. ندیده را خدمتتان عرض نمی کنم." او همچنین با اشاره به سخنرانی جنجالیاش در دانشگاه کلمبیای نیویورک روایت کرده بود: "یک لحظه بعد یاد امام عصر افتادم. گفتم: ای عزیز، من مطمئن هستم که این صحنه را به نفع اسلام جمع و جور می کنی و مدیریت خواهی کرد. می دانم جمع خواهی کرد."
محمود احمدینژاد البته ادعاهایی مانند وجود هاله نور را هم مطرح کرده اما این صریح ترین ادعای مربوط به و مرتبط با امام آخر شیعیان است. او چند سال بعد بار دیگر در توجیه طرح هدفمندی یارانهها، پولهای واریز شده به حساب مردم را پول امام زمان توصیف کرد: "این پول ویژه است این پول امام زمان است پول با برکت است. پولی است که زمینه رشد جامعه است. مواظب باشیم این پول خراب نشود."