دو مقاله اقتصادی ؛اجتماعی روزنامه اعتماد : بهشت کودکان کجاست و چگونگی حل معیشت

ساخت وبلاگ

 

معيشت مردم را چگونه مي‌توان حل كرد؟
 

«در ره نهفت و فراز ده حرفي است:

كي ساخته است؟

كي برده است؟

كي باخته است؟» – نيما يوشيج

از مدت‌ها قبل، شايد بتوان گفت از اواخر سال گذشته كه اتحاديه اروپا و امريكا برنامه‌هاي خود را براي جمهوري اسلامي اعلام مي‌كردند، اكثر كارشناسان نگراني‌هاي خود را از اثرات اين برنامه بر اقتصاد ايران ابراز مي‌كردند و از دولت به عنوان قوه مجريه و نهادي كه مسوول كشور است مي‌خواستند پيشگيري‌هاي لازم را انجام دهد؛ اما به نظر مي‌آيد دولت آن‌طور كه شايسته است براي مقابله با اين امر اقدامات مناسبي را انجام نداد و خيلي خوش‌بينانه با برنامه‌هاي تحريمي برخورد مي‌كرد. اين را مي‌توان از حركت اقتصادي كه از مرداد ماه شروع شد و تا ايجاد مركز مبادلات ارزي سه هفته به طول انجاميد مشاهده كرد. از اين رو به نظر مي‌آيد اتفاقي كه از مرداد ماه در اقتصاد ايران افتاد، تبعات آن براي اكثر كارشناسان قابل پيش‌بيني بود، جز دولت. اكنون اقتصاد ايران شاهد كاهش حدود 60 درصدي ارزش ريال است. اين اتفاق يعني آنكه درآمد هر ايراني به ريال حدود 60 درصد كاهش يافته و به تبع آن قدرت خريد هم به همين ميزان كاهش يافته است. اثر اين كاهش را اكنون مي‌توان در اظهارنظرات نگران‌كننده‌يي كه مسوولان مي‌كنند ديد. افزايش قاچاق گازوييل و بنزين شايد عيني‌ترين اتفاق و تبعات كاهش ارزش ريال باشد. اگر مقام ستاد مبارزه با قاچاق كالا از فروش گازوييل 6000 توماني در تركيه سخن مي‌گويد بدون شك آن را برمبناي دلار 3000 توماني محاسبه كرده است. فروش گازوييل 350 توماني به 6000 تومان يعني فروش هر ليتر گازوييل از 11 سنت به 2 دلار. كافي است اين را به قبل از بحران ارزي يا حتي به زمان اجرا شدن قانون هدفمند كردن يارانه‌ها برگردانيم. يعني زماني كه دلار 1000 تومان بود. در آن موقع هر ليتر گازوييل معادل 35سنت مي‌شد كه با اين قيمت در تركيه با توجه به قيمت پايين‌تر از 5/1 دلار گازوييل ريسك كمتري را به خرج مي‌دادند با اين حال در همان موقع هم گازوييل قاچاق مي‌شد اما تبديل درآمد در ايران به خاطر مابه‌التفاوت كم ‌قيمتي كمتر از حالا بود.

همين موضوع را مي‌توان در بنزين ديد. اكنون جليل سالاري مديرعامل شركت ملي پخش فرآورده‌هاي نفتي از قاچاق بنزين سخن مي‌گويد. موردي كه در اين دو ساله كمتر شاهد آن بوديم و ايران با توجه به برابري وقت ريال و دلار و قيمت بنزين يكي از منطقي‌ترين قيمت‌ها را در منطقه داشت. اما اكنون آقاي سالاري ايران را يكي از كشورهايي اعلام مي‌كند كه ارزان‌ترين بنزين‌ها را دارد. قطعا اين مقام مسوول باز قيمت‌هاي بنزين را با دلار آزاد محاسبه كرده است و از اين رو هم او و هم ديگر مقامات سياسي اقتصادي كشور از جمله وزير نفت و معاون ستاد مبارزه با قاچاق، خواهان افزايش قيمت اين دو فرآورده شده‌اند. اما سوال اين است كه آيا اين چاره كار است؟ آيا براي آنكه جلوي قاچاق فرآورده‌هاي نفتي گرفته شود بايد قيمت‌ها را افزايش داد كه مي‌تواند يكي از راه‌حل‌ها باشد اما ديگر موارد زندگي مردم را چگونه مي‌توان حل كرد؟

واقعيت اين است كه اكنون ارزش حقوق يك كارمند يا كارگر بر حسب دلار از يك طرف با كاهش 60 درصدي مواجه شده و از طرف ديگر به خاطر همين قدرت خريد سبد خانوار با كاهش مواجه شده است، افزايشي كه بنا بر گزارش‌هاي رسمي مانند بانك مركزي 26 درصد است و نهادهاي غيررسمي تا 50 درصد هم برآورد مي‌كنند. حال چگونه مي‌توان اين بخش از زندگي مردم را كه حتي مسوولان و دولتمردان به آن معترف هستند جبران كرد؟ مسوولان براي جلوگيري از كاهش قاچاق فرآورده‌هاي نفتي، پيشنهاد افزايش قيمت را داده‌اند و مي‌دهند، براي جلوگيري از تخريب اقتصاد مردم چه پيشنهادي دارند؟
 
 
 

 

 
 
بهشت كودكان كجاست؟
 
محمدعلي الستي

از ابتدا بگويم كه در اين نوشتار، سر نقد هيچ شخص حقيقي و حقوقي، هيچ وزير و وكيل يا هيچ حكومت و دولتي را ندارم و روي سخنم با هر وجدان بيدار بشري در دسترس است. اگر مسوول كشتار كودكان در حملات نظامي، تروريست‌ها و جنايتكاران جنگي هستند و اگر مسووليت قرباني شدن كودكان در زلزله، سيل و ساير بلاياي طبيعي و نيز سوانح رانندگي و تصادفات پي‌درپي اتوبوس‌هاي حامل آنان و نيز آتش‌سوزي در كلاس درس بر عهده سوءمديريت است كه همه اين موارد عمدتا در جهان سوم قابل مشاهده‌اند، پس مسووليت قتل عام كودكان دبستان «كانتيكت» را چه كسي بر عهده خواهد گرفت؟

كودكان، بي‌پناه‌ترين قشر و گروه جامعه بشري‌اند كه در هر مصيبتي، بزرگ‌ترين آسيب‌ها را متحمل مي‌شوند و بي‌دفاع‌ترين قرباني بلايا از كوچك‌ترين عوارض تا بزرگ‌ترين بحران‌ها به شمار مي‌روند. هر آسيب اجتماعي و هر نابهنجاري رفتاري در آدميان، عميق‌ترين زخم‌ها و ماندگار‌ترين آثار خود را بر جسم و روح اين غنچه‌هاي نشكفته و اين نونهالان كوچك بر‌جا مي‌گذارد كه تاوان سنگينش را همه جامعه بشري و با تمام وجود خود پرداخت خواهد كرد. كدام آسيب اجتماعي از اعتياد، طلاق، قتل، سرقت، انحرافات جنسي تا لمپنيسم، خشونت و پرخاشگري، خودكشي، تكدي‌گري، روسپيگري و فحشا، قاچاق و سوءاستفاده از زنان و كودكان و مانند آنهاست كه كودكان از زخم تازيانه‌هاي آن در امان باشند. حتي آلودگي هوا نيز مي‌تواند جسم نازك آنان را سخت بيازارد. تمام آنچه در تيتر يك اخبار رسانه‌ها ديده و شنيده مي‌شود تنها بخش كوچكي از جفاي جامعه بيمار بشري را در حق اين طفلكان منعكس مي‌سازد. بخش عمده قربانيان در كنار ما هستند، كودكان كار، دستفروشان، كودكان خياباني و كودكان بي‌سرپرست و...

مي‌گويند آبي را كه در آن ماهي قزل‌آلا -يعني حساس‌ترين نوع ماهي- زنده بماند، براي هر منظوري حتي نوشيدن مي‌توان به كار برد. جامعه بشري و يكايك ساختارهاي آن نيز چنين‌اند.
نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : اقصاد ,معیشت , کودکان ,زندگی ,اجتماع ,اقتصاد, نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 376 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1391 ساعت: 3:02