گزارش ایسنا از يك كودك آزاري و از هم پاشيدن يك خانواده

ايسنا|فائزه مادر نداشت و با شكنجه‌هاي نامادري حدود چهار سال است، به جاي رفتن به مدرسه گوشه‌نشين خانه شده است.

عقربه‌هاي ساعت وقتي به 9:30 رسيد، موبايل «خليل» (پدر فائزه) به صدا درآمد. «شريفه» (نامادري فائزه) هراسان فرياد مي‌كشيد: «برگرد خانه، دخترت تشنج كرده، برگرد». وقتي احمد به منزل رسيد، قلب فائزه ديگر نمي‌تپيد. پدر فائزه درباره آن صبح غم‌انگيز بر اساس نظريه‌پزشكي‌قانوني گفت: نامادري فائزه به طور مستمر و دايم نسبت به كودك‌آزاري و ايراد ضرب و جرح عمدي اين كودك اقدام كرده و ضربه‌هاي وارده به مغز طفل سبب ورود وي به زندگي نباتي شده و قادر به دفع و كنترل ارادي ادرار و مدفوع نيست و هر دو دست و پاهاي وي دچار فقدان حركت ارادي است.

پدر فائزه مدعي است كه شريفه اين طفل را سوزانده است و بارها پرسنل مدرسه به او اطلاع داده‌اند كه بدن فائزه كوچولو داراي زخم‌هاي ناشي از ضربات و شكنجه‌هاي نامادري‌اش است، اما شريفه اين موضوع را تكذيب مي‌كرد و منكر هر نوع ورود آسيب به فائزه كوچولو بود.

وي گفت: شريفه در روز حادثه طبق روال هميشه شروع به سوزاندن بدن فائزه مي‌كند سپس سيخ را بعد از داغ‌ كردن، وارد نقاط حساس كودك كرده و وقتي با مقاومت او مواجه مي‌شود، قصد خفگي او را داشته كه ناگهان بي‌تحركي فائزه، او را متوجه كارش مي‌كند. خليل با بيان اينكه وقتي به خانه رسيدم، دخترم با ناخن‌هاي كبود روي زمين افتاده بود، گفت: پزشكان در معاينه‌هاي اوليه در يكي از بيمارستان‌هاي كردستان اعلام كردند كه به بچه دارو داده شده است و اجازه ندادند براي ادامه درمان او را به تهران منتقل كنم. بعد از چهار روز فائزه را مرخص كردند، او را به تهران آوردم اما جواب درست و حسابي از پزشكان نگرفتم و به اتفاق گفتند بايد نامادري اتفاقات افتاده را براي آنان توضيح بدهد تا درمان را به نحو صحيح انجام دهند.

خليل با بيان اينكه دخترم هيچ مشكلي نداشت، گفت: ساعت 9 صبح 25 اسفند ماه سال 88 (تنها نيم ساعت قبل از حادثه) در حال شست‌وشوي ماشين بودم كه فائزه نيز به كمكم آمد بسيار سلامت و خندان بود.

وي با بيان اينكه شريفه در جريان رسيدگي به پرونده منكر كودك‌آزاري شد، گفت: متهم انگيزه‌اش از اين جنايت غيراخلاقي را بي‌تربيتي فائزه اعلام مي‌كند و مي‌گويد اين بچه در ادرارش كنترل ندارد و خودش را خيس مي‌كند. در حالي كه اين طوري نبود و فائزه شب‌ادراري ندارد.

خليل با اشاره به اينكه مادر فائزه به محض تولد اين كودك از وي جدا شده و او وقتي فائزه سه ساله بود، با شريفه ازدواج كرده است، گفت: چشمان فائزه هميشه باز است اما ديدش خيلي كم است و نور را تشخيص مي‌دهد و وقتي صداي كودكان را مي‌شنود، بلند مي‌خندد و عكس‌العمل‌هايي در مقابل پدر و عمه‌اش دارد و آنان را مي‌شناسد. وي با بيان اينكه منتظر صدور حكم طلاق شريفه است، گفت: دادگاه با وجود تمام اتفاقات افتاده، مهريه، نفقه و وسايل زندگي را به او داده است و الان وي با فائزه در شرايط بد مالي قرار گرفته است. به گزارش ايسنا، پدر فائزه كه در حال حاضر داراي شغل ثابت و مشخصي نيست، براي آغاز درمان و نجات فائزه از اين وضعيت بغرنج نياز به همت بالاي ايرانيان دارد تا شايد فائزه شانس ديگر براي زندگي داشته باشد.