صبح ۵ شنبه ۲۱ دی ماه ساعت ۱۰ قرار  گفتگوی مشروح با محمدرضا باهنر بود دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین را تعیین کرده بودیم اما طی تماسی دفتر وی اعلام کرد باتوجه به قرار کاری پیش آمده برای نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی خود را زود تر برسانیم.قبل از قرار اطرافیان تاکید کرده بودند تا گفتگو را نهایتا ۴۵ دقیقه به پایان برسانیم تا مهندس باهنر به قرار کاری خود برسد اما جذابیت سوالات و گفتگو‌ی پیش رو دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین را از نگاه کردن به ساعت خود غافل کرد و زمان تعیین شده را بیشتر کرد.

محمدرضا باهنر در سال زاده ۱۳۳۱ در کرمان متولد شد. وی بردار کوچک‌تر شهید باهنر است؛ باهنر سابقه نمایندگی در دوره‌های مختلف مجلس اعم از دوره دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم را در کارنامه سیاسی خود دارد.وی طی چند سال گذشته نشان داده است که به کارهای تشکیلاتی و حزبی اهمیت فراوانی می‌دهد و به همین منظور به عنوان  دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری برگزیده شد.

باهنر رئیس فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و نایب رئیس مجلس هفتم و هشتم و در حال حاضر نیز بر کرسی نایب رئیسی مجلس نهم تکیه زده است، وی در دوره اخیر نیز از سوی مقام معظم رهبری به عنوان عضو  مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیده شد.

مشروح گفتگوی محمدرضا باهنر با باشگاه خبرنگاران را در زیر می‌خوانید:


بعد از تشکیل جمعیت آبادگران و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شما سمت مدیر امور اجرایی را بر عهده داشتید،‌ پس از اینکه ائتلاف آبادگران موفق شد شوراهای دوم و مجلس هفتم را فتح کند، درصدد برآمد تا برای نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ائتلاف دیگری را تشکیل دهد اما این ائتلاف نتایج ملموس و منسجمی را در بر نداشت؛ با توجه به اینکه شما از نزدیک شاهد امور بودید بفرمایید که چه اتفاقی افتاد که این ائتلاف به ائتلافی ناموفق مبدل گشت؟

باهنر: برای پاسخ به این سوال فکر می‌کنم که باید به سال ۷۶ بازگردیم در این سال اتفاقی به نام دوم خرداد افتاد که حاوی پیام روشنی از طرف مردم برای مسئولین، فعالان سیاسی کشور و بالاخص جبهه اصولگرایان بود؛‌ ما احساس کردیم که باید نزدیک شدن به بحث‌های بعد از انقلاب را در دستور کار قرار بدهیم و با برنامه‌های مشخص‌تری کار را دنبال کنیم، انجام فعال و روان‌تر گردش کار میان نخبگان یکی دیگر از پیام‌های داستان خرداد سال ۷۶ بود؛ اتفاق سال ۷۶ را هیچ کس یعنی نه اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان پیش بینی نمی‌کردند حتی خود خاتمی هم بارها و بارها به این مساله اذعان کرد؛ بعد از انتخابات ما برای مذاکره نزد خاتمی رفتیم، من از وی سوال کردم که سیاست اقتصادی شما چیست؟ اعضای دولتتان چه کسانی هستند و آنان را چگونه انتخاب می‌کنید؟ خاتمی با شوخی و جدی گفت که "من فکر نمی‌کردم رئیس جمهور شوم، کاندیدای انتخابات شدم تا مجموعه‌ای از نیروها را جمع کنم و فعالیت سیاسی داشته باشیم".

سال ۷۶ معلوم شد که آن مراجع فکری که قبلا وجود داشتند و می‌توانستند با اعلام مواضع روشن آرای عمومی مردم را جلب کنند، مقداری تحت تاثیر تحولات اجتماعی،‌ آگاه شدن نسل‌های بعدی، بالاتر رفتن سطح تحصیلات در کشور و توسعه وسیع دانشگاه‌ها و ... قرار گرفتند،‌ بعد از سال ۷۶ نیروهای اصولگرا تجمعاتی را با یکدیگر تشکیل دادند و ما کار تشکیلاتی‌مان را تحت عنوان آبادگران برای شورای اسلامی دوره دوم آغاز کردیم،‌ البته دوره اول شوراهای شهر دست اصلاح‌طلبان بود و آنان نتوانستند آزمون مدیریتی موفقی را از خود بر جای بگذارند، اصلاح‌طلبان در شورای اول آنچنان با یکدیگر اختلاف و نزاع کردند که دولت اصلاحات شورای شهر اصلاح‌طلب را منحل اعلام کرد.

حافظه تاریخی فعالان سیاسی این مسئله را به خوبی به یاد دارد که شورای شهر تهران در اواخر دوره خود آن هم نه توسط گروه رقیب بلکه توسط دولت اصلاحات منحل شد،‌ این مسئله باعث شد تا اصولگرایان انسجامی را به وجود بیاورند و تعداد زیادی از کرسی‌های شورای شهر را به خود اختصاص دهند، اگرچه من به یاد دارم که آن زمان حضور مردم حضور پررنگی نبود اما نتیجه آن شد که اصولگرایان توانستند با اکثریت قاطع شورای شهر را به دست آورند، این روال موجب شد تا این همکاری‌ و انسجام پیش برود تا اصولگرایان توانستند مجلس هفتم را نیز به دست آورند؛ سال اول مجلس هفتم با سال آخر دوره اصلاحات همراه بود این فعالیت‌ها ادامه پیدا کرد و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب فعال شد کاندیداهای متنوعی نیز در عرصه حضور داشتند و ما با بعضی از دوستانی که سابقه همکاری با آنان نداشتیم اما از دوستان خوب اصولگرا بودند در فرآیند رسیدن به کاندیدای واحد مقداری دچار اختلاف نظر تاکتیکی شدیم ما معتقد بودیم که هرچه زودتر باید براساس امتیاز بندی، سنجش افراد و نظر سنجی کاندیدای خودمان را مشخص کنیم اما تعدادی دیگر از دوستان معتقد بودند که باید صبر کنیم تا کاندیداها فعال شوند و در ایام نزدیک به انتخابات کاندیدای نهایی را انتخاب کنبم؛  اما حس ششم و حس تجربه به ما می‌گفت که اگر اینها در کار خیلی جدی شوند دیگر کنار نمی‌روند و باید هرچه زودتر تکلیف را روشن کنیم شاید این مسئله نیز یکی از اختلافات آن زمان باشد.

من به یاد دارم که در شورای هماهنگی ما به کاندیداتوری آقای لاریجانی رسیدیم و آن را اعلام کردیم اما بعضی از دوستان این مسئله را برنتابیدند و گفتند که شما زود تصمیم گرفته‌اید باید مقداری دیگر صبر می‌کردید، اما ما گفتیم هرچه بیشتر صبر کنیم کار سخت‌تر می‌شود؛ عده‌ای نیز  روی کاندیداتوری قالیباف متمرکز بودند اما در نهایت ۲۰ الی ۲۵ روز مانده به انتخابات با تغییراتی در فضاهای اجتماعی مواجه شدیم و نهایتا آقای احمدی‌نژاد و آقای هاشمی به مرحله دوم رفتند و نتیجه شد آنچه که شد.

آقای ناطق نوری آن زمان رئیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود و گفته می‌شد که شخصیت‌های اصولگرا ریش سفیدی ناطق را تا حدی قبول نداشتند، آیا جنابعالی این تحلیل را قبول دارید؟

باهنر: اتفاقاتی که در سال ۸۴ افتاد اتفاقات خوب و مطلوبی برای اصولگرایان نبود بعضی از مراجع فکری قدرت نفوذشان کم شد و بعضی از نیروهایی که تازه پا به عرصه گذاشته بودند، زیر نظر خرد جمعی و مجموعه مسائل نرفتند و از همه اینها مهم‌تر اینکه خود آقای احمدی‌نژاد هم با وجود اینکه اسمش در مجموعه مطرح بود سهمش را گرفت و مسیر خود را رفت و بعدها نیز بارها و بارها اعلام کرد که من مدیون تشکل‌ها و شورای هماهنگی نیستم بلکه خودم رفتم و کار را جلو بردم.

نظرتان درباره کاندیداتوری آقای ناطق نوری چیست؟

باهنر: چند دوره با آقای ناطق مذاکره شده است و مطابق آخرین خبرهایی که دارم ایشان قاطعانه و جدی می‌گویند که من کاندیدا نیستم، اگر واقع قضیه انگیزه شخصی وجود نداشته باشد قاعدتا سرمایه گذاری کردن و فشار آوردن بیشتر، تلف کردن وقت و موقعیت است و من تقریبا مطمئن هستم که ناطق آمادگی حضور در این میدان را ندارد و باید روی دیگران فکر کنیم.

گفته می‌شود که ناطق نوری جلسات ماهانه‌ای را با استانداران خود برگزار می‌کند آیا شما نیز در این جلسات شرکت کرده‌اید؟

باهنر: آقای ناطق نوری از زمان وزارت کشوری خود، جلسات ماهیانه‌ای را با  استاندارانش برگزار می‌کرد و آن زمان نیز  هنوز این اختلافات نبود و ترکیب استاندارن از انواع واقسام آدم‌ها بودند؛ آقای ناطق آن جلسات را دنبال می‌کرد اما آخرین خبرها را ندارم که آیا در حال حاضر نیز این جلسات تشکیل می‌شود یا خیر؟ من در مدت کوتاهی در زمان وزارت کشوری، ناطق معاون سیاسی استاندار بود و بعضا در جلسات دعوت می‌شدم و بعدا هم همان موقع‌ها گفتم که من عملا عضو جلسه نیستم چرا که استاندار نبودم و مهمان بودم البته عموما نه دعوت می‌شدم و نه در جلسات شرکت می‌کردم اما اطلاع دارم تا یکی دو سال قبل جلسات تشکیل می‌شد چون گرایش‌ها نیز گرایش‌های متفاوت بود آقای ناطق سعی می‌کرد بحث سیاسی نشود، فقط بحث عاطفی مثلا دیدن دوستان قدیمی باشد.

همانگونه که اطلاع دارید چندی پیش ائتلاف ۱+۲ توسط آقای ولایتی، قالیباف و حداد عادل تشکیل شد درحال حاضر نیز این نگرانی مطرح می‌شود که ممکن است این ائتلاف نیز به نتیجه نرسد به نظر شما مهمترین نقطه ضعف این ائتلاف چه چیزی است؟

باهنر: ما درمجموع یک طرف‌های تصمیم‌گیری داریم و فکر می‌کنم نادیده گرفتن هر کدام از آنها کار را سخت می‌کند،‌ یک سری اشخاص حقیقی صاحب نفوذ هم داریم که حتما باید نظرشان لحاظ شود و یک سری اشخاص حقوقی مانند احزاب، جریان‌ها،‌تشکل‌ها، گروه‌ها و جبهه‌ها نیز در عرصه فعال‌اند البته خود اینها کاندیدا نیستند اما تمایل دارند به یک کاندیدا برسند در مقابل این قضایا نیز یک سری افراد حقیقی وجود دارد که خودشان کاندیدا هستند و نامشان مطرح است بنابراین کاندیداها از جریان‌ها، گرایش‌ها و قطب‌های مختلفی هستند و برای رسیدن برای وحدت نظر و انسجام هیچ کدام از این ظرفیت‌ها را نباید فراموش و رها کرد این جلسه سه نفره‌ای که شما گفتید نیروهای خوب و قابل تاملی هستند شاید هم نهایتا یکی از آنها رئیس‌جمهور شود اما این مجموعه اصلا جامع و مانع نیست و ما فکر می‌کنیم که باید حداقل شش یا هفت نفر دیگر نیز به این ائتلاف اضافه شود و بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند خصوصا که مقام معظم رهبری نیز طی چند روز گذشته فرمودند که کار اجرایی بسیار سخت است و به تدبیر،‌ برنامه،‌ تیم،‌ خرد جمعی و عقل نیاز دارد.

به نظرم برخی از مواردی که مقام معظم رهبری اشاره کردند در دولت نهم و دهم وجود نداشت؛ اوضاع و احوال کشور نیز بسیار حساس است ما در بخش اقتصادی باید به سمت اقتصاد مقاومتی برویم تحریم‌های خارجی نیز فشار می‌آورد اما من معتقدم که بی‌تدبیری‌ها و نابخردی‌های داخلی بیش از تحریم‌های خارجی فشار می‌آورد و تاثیر منفی را در روند اقتصادی کشور دارد باید به سطح عمومی قیمت‌ها مطالبات مردم تولید بنگاه‌های اقتصادی و اشتغال به صورت جدی‌تری رسیدگی شود همه اینها نیز باعث می‌شود که ما باید برای دوره آینده کلانتر فکر کنیم به نظرم این سه نفر نیروهای خوب و قابل تاملی هستند اما اصولگرایی و جریانات انتخابات حتما به این سه نفر محدود نیست و باید مجموعه بزرگتری تشکیل شود و این افراد با اشخاص حقیقی و حقوقی مشورت کنند و کار را جلو ببریم تا در نهایت به یک کاندیدا برسیم.

مقام معظم رهبری هفته گذشته در جمع مردم قم با انتقاد از برخی که بطور مکرر می‌گویند انتخابات باید آزاد برگزار شود، فرمودند: "معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سه دهه اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرف‌های شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند"، نظرتان درباره اینکه برخی شخصیت‌ها همچون هاشمی رفسنجانی نیز اظهارنظرهایی را درباره انتخابات آزاد دارند، چیست؟

باهنر: مسئله "انتخابات آزاد" واژه‌ای است که از اول انقلاب بحث بود و هر کسی نیز با نیتی این مساله را مطرح می‌کرد، متاسفانه اکثرا واژه انتخابات آزاد را از کسانی می‌شنویم که خیلی دل خوشی با نظام نداشتند، اول انقلاب لیبرال‌ها و منافقین این مسئله را مطرح می‌کردند بعدها که جلوتر می‌رفتیم عموما تیم‌هایی که در انتخابات رای نمی‌آوردند و یا اینکه کم می‌آورند از کلید واژه "انتخابات آزاد" زیاد استفاده می‌کردند، اوج آن نیز در فتنه ۸۸ بود، آنان یک کلید واژه راه انداختند و به نام تخلف توهمی ایجاد کردند و خودشان نیز متوهم بودند، بعدا نیز این را توسعه دادند و  خواستند یک هنجارشکنی سنگین را در نظام جمهوری اسلامی انجام دهند، بیانات حضرت آقا بسیار حکیمانه و به موقع بود، در حال حاضر انتخابات آزاد را از گروه‌های مختلف می‌شنویم البته نمی‌خواهیم به نیت‌ها هم خیلی وارد شویم، اما این‌ها کم کم درصدد ایجاد حلقه‌ای هستند از  یک طرف آن ضد انقلاب خارج‌نشین و یک طرف دیگر سران و طرفداران فتنه، خوب شما نیز گفتید که هاشمی نیز تاکنون چندین بار این بحث را مطرح کرده است، متاسفانه من اخیرا از زبان بعضی از مسئولین اجرایی سطح بالا نیز این را می‌شنوم که می‌گویند: "باید انتخابات آزاد باشد و مردم به هر کسی که خواستند رای بدهند" به نظرم بعضی از این مسائل نیز داستان نظارت استصوابی را مطرح می‌کنند که اصلا به نظارتی در انتخابات نیاز است یا خیر؟ هنگامی که قانون اساسی می‌گوید که رئیس‌جمهور باید مدیر، مدبر، رجل سیاسی و مذهبی باشد باید چه کسی این شرایط را تطبیق دهد و ضابطه‌مند کند؟ و طبیعی است که در  کشورهای مختلف نیز هر کسی نمی‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری شود.

در دوره‌های گذشته هم دیدیم که صدا و سیما سی دی تهیه کرده بود که هزار نفر کاندیدای ریاست جمهوری شدند از یکی از کاندیداها می‌پرسیدند که شما چرا کاندیدا شدید؟ می‌گفت من هرچه گشتم شغلی پیدا نکردم آمدم و کاندیدا شدم و یا اینکه احساس کردم که رئیس جمهور شدن چقدر خوب است؛ خوب همه اینها مایه وهن است و در هیچ کشوری هم از این خبرها نیست از آن طرف هم بحث‌های بعدی را مطرح می‌کنند که هزار نفر ثبت نام کردند و شش یا هفت نفر تایید شدند و با طرح اینگونه مسائل بازی در می‌آورند، در حالی که قریب به اتفاق افرادی که تایید نشده‌اند از همان ابتدا نیز صلاحیت ثبت نام نداشتند مثلا یک فردی که فقط سواد خواندن و نوشتن دارد و در روستای خودش هم ممکن است چند رای بیشتر نداشته باشد چگونه خود را رجل سیاسی، مذهبی، مدیر و مدبر به حساب می‌آورد؛ متاسفانه ممکن است که بعضی این کلید واژه را از روی غفلت و بعضی دیگر آگاهانه مطرح کنند توصیه مقام معظم رهبری به آنهایی که آگاهانه می‌گویند این بود که دقت کنند که تکرار نکنند و اگر عده‌ای می‌خواهند خود را به خواب بزنند ممکن است که هشدارهای رهبری نیز در آنان موثر نباشد، اما افکار عمومی افرادی را که از این کلید واژه استفاده می‌کنند و می‌خواهند فتنه دیگری را کلید بزنند، بشناسند؛ البته مسئولین اجرایی کشور هم این مسئله را مطرح می‌کنندو این نیز از همان حرف‌هایی است که باید دقت شود.

سازوکار جبهه متحد را برای انتخابات آتی مناسب می‌دانید؟ و رایزنی‌هایتان برای انتخاب سازوکار مناسب به کجا رسیده است؟

باهنر: در هر دوره ترکیب جبهه متحد برای انتخابات عوض شده است مثلا در دوره‌ای ۵+۶ بود و در دوره ای دیگر۷+۸ بود؛ درحال حاضر به نظرم یک سری اشخاص حقیقی داریم که قصد کاندیداتوری دارند و تعدادی از آنان نیز قابل تأمل هستند البته عده‌ای دیگر نیز هستند که در عین اینکه کرادان هستند اما در حد و شان ریاست جمهوری نیستند و  باید از آنان  خواهش کنیم که خودشان را مطرح نکنند و کنار بروند؛ یک سری اشخاص حقوقی دارای نفوذ کلام نیز فعال هستند، ما بعنوان اصولگراها همواره سعی کرده‌ایم زیر سایه جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حرکت کنیم، البته آنها هم برای خودشان تعیین تکلیف می‌کنند و حتما مردم را رها نمی‌کنند، مشورت می‌دهند، اگر هم در نهایت به این تصمیم برسند که بر روی مصادیق بروند و بررسی کنند، خوب است و می‌تواند چراغ راهنمای خوبی برای جامعه باشد؛ یک سری اشخاص حقوقی دیگری هم هستند که می‌خواهند کاندیدا معرفی کنند.

من فکر می‌کنم که باید رایزنی‌های جامعی صورت بگیرد که مجموعه ما بتوانیم به یک وحدت قابل قبول و خوبی در میان اصولگرایان برسیم و فکر می‌کنم در حال حاضر نیازمند یک تیم قدرتمند هستیم و آن تیم نیز رئیس می خواهد که همان رئیس جمهور است و اگر کسی خودش فکر می کند به تنهایی و بدون همراهی تیم می تواند از پس کارها بربیاید کار را سخت می کند پس ما به دنبال یک تیم قدرتمند هستیم.

برنامه‌های انتخاباتی جبهه پیروان در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

باهنر: جبهه پیروان از مدتی قبل رایزنی‌های خود را با جامعه روحانیت، جامعه مدرسین، تشکل‌های هم‌سو و سایر اصولگرایان آغاز کرده است و سیاست راهبردی ما حرکت به سمت ایجاد وحدت قابل قبول است.

آقای باهنر شما نیز به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات آتی در مطرح هستید آیا تصمیمی در این‌باره گرفته‌اید؟

باهنر: من قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارم البته یک شوخی در عالم سیاست وجود دارد که می‌گویند در دنیای سیاست هیچ چیز غیرممکنی وجود ندارد اما من دلایل زیادی دارم که فکر می‌کنم لازم نیست کاندیدا شوم.

باشگاه خبرنگاران: اگر درخواست‌های مردمی و دانشجویی از شما برای کاندیداتوری افزایش پیدا کند، پاسختان چه خواهد بود؟
باهنر: سعی می‌کنم قانعشان کنم که درخواست نکنند.

 برنامه‌های انتخاباتی جبهه پیروان در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

باهنر: جبهه پیروان از مدت‌ها قبل رایزنی‌های خود را با جامعه روحانیت، جامعه مدرسین، تشکل‌های هم‌سو و سایر اصولگرایان آغاز کرده است و سیاست راهبردی ما حرکت به سمت ایجاد وحدت قابل قبولی است.

بی بی سی فارسی در جریان فتنه سال ۸۸ بسیار فعال بود،  لطفا درباره نقش بی بی سی در دامن زدن به فتنه ۸۸ بفرماید؟

باهنر: بی‌بی‌سی، صدای آمریکا، ضد انقلاب و گروه‌های اپوزیسیون هر کدام نقش ویژه خود را دارند و دستشان در یک کاسه است به نظرم اینها مجموعا یک سبد سیاستی را که از قبل از پیروزی انقلاب کلید خورده است، دنبال می‌کنند، اما با فراز و نشیب‌ها و شدت و ضعف‌هایی مواجه بوده است و هیچ زمانی خباثت آنان علیه ملت ایران قطع نشده است، هر اندازه‌ای که نظام جمهوری اسلامی به موفقیت‌های بیشتری دست یابد، فشارهای آنان نیز سنگین‌تر خواهد شد؛ بی‌بی‌سی و اصولا دولت انگلیس در حافظه تاریخی مردم ایران جایگاه ویژه ای دارد و هیچگاه از ذهن این مردم پاک نمی‌شود چرا که آنان سوء استفاده‌های سنگینی را  از ملت ما کرده‌اند؛ اگر بخواهیم یک زمانی سیاست‌های استعمارگر دولت انگلیس و بی رحمی‌های آنان را در رابطه با ملت مظلوم دنیا و کشورهای وسیع بازخوانی کنیم، بیش از مثنوی چندصد خروار می‌شود در هر صورت این شیطنت‌ها ادامه دارد اماخوشبختانه این استمرار و طولانی شدن زمان موجب شده است که اذهان ملت ایران و سایر ملل آزادی بخش دنیا نسبت به سیاست‌های توطئه‌آمیز استکبار بیدارتر، دقیق‌تر و ظریف‌تر شود به گونه‌ای که در مقابل آن عکس العمل نشان می‌دهند.

با توجه به نزدیک بودن انتخابات،  آیا مجلس طرح و برنامه‌ای برای جلوگیری از نقش‌آفرینی این رسانه‌ها در ایجاد فتنه شود؟

باهنر: ما در کشور یک دیپلماسی عمومی و یک دیپلماسی دولتی داریم و مجلس در کار اجرایی دخالت نمی‌کند و  در دیپلماسی عمومی فعال است و سیاست‌ خارجی کشور نیز توسط دولت و وزارت علوم خارجه دنبال می‌شود، در بعضی از سیاست‌های کلان و کلیدی نیز نظرات مقام معظم رهبری را داریم که لازم التباع است؛ در مجلس گروه‌های بین المجالس و اجلاس‌های بین‌المللی را داریم که در تمامی این‌ها فعال هستیم و بعضا رئیس مجلس نیز سفرهای زیادی را به کشورهای مختلف انجام می‌دهد و مسئولین کشورهای مختلف به کشورمان می‌آیند و عموما با رئیس مجلس، نواب رئیس و اعضای  کمیسیون‌ها ملاقات می‌کنند اما  بنابراین این مسئله در ذهن مردم ملکه شده است که هر ناهنجاری، رذالت و غارت‌گری را می‌بینند به یاد استعمارگریسیاست‌های بی‌بی‌سی و ارباب آن که انگلیس، نخ نما شده‌ است و  ما فکر می‌کنیم نیاز به روشنگری چندانی نداشته باشد البته روشنگری همیشه نیاز جامعه است اما خوشبختانه افکار عمومی کشورمان به حدی نسبت به خباثت‌های انگلیس روشن شده است که معمولا هر اتفاق بدی هم که می‌افتد مردم در کلید واژه‌های عام خود می‌گویند که این از سیاست‌های انگلیس است انگلیس می‌افتند.

رئیس جمهور روز چهارشنبه به مجلس می‌آید آیا محور سوالات نمایندگان مشخص شده است؟

باهنر: براساس درخواست رئیس جمهور قرار شده است که روز چهارشنبه به مجلس بیاید و ما نیز در هیئت رئیسه مطابق آیین نامه این مسئله را بررسی کردیم و اعلام کردیم که تمام روز چهارشنبه آمادگی داریم که رئیس‌جمهور به مجلس بیاید، البته ما پیشنهاد دادیم که رئیس‌جمهور به صحبت‌های نمایندگان هم گوش کند اما ما از ایشان دعوت نکردیم تا محور سوال، مشخص کنیم چون درخواست از طرف رئیس‌جمهور بوده است، بنابراین دستور را وی تعیین می‌کند و  مطابق قانون اساسی نیز رئیس‌جمهور حق دارد که درخواست کند و با مصوبه هیئت رئیسه می‌تواند بیاید و برای نمایندگان صحبت کند.

محور صحبت‌های رئیس جمهور مشخص نشده است؟
باهنر: ما تصورمان این است که رئیس جمهور می‌خواهد درباره مسائل اقتصادی و روز کشور صحبت کند اما اگر وی مصلحت بداند می‌تواند مسائل دیگری را نیز مطرح کند.

باشگاه خبرنگاران: بالاخره طرح جدایی ری از تهران به کجا رسید؟

باهنر: ما فکر می‌کنیم که قانون باید اجرا شود و دولت نیز حق ندارد که تخلف قانونی انجام دهد، اقدامی که دولت درباره جدایی ری از تهران انجام داده بود توسط دیوان عدالت اداری رد شد و فعلا نیز این مسئله متوقف شده است و اگر قرار است کاری انجام شود، حتما قانونمند باشد.

براساس بیانات مقام معظم رهبری درباره الگوسازی نسل جوان از مفاخر ایرانی، نظرتان درباره اینکه نسل جوان بتواند از مفاخر ایرانی الگوسازی کند، چیست؟

باهنر: فرهنگ ایرانی و اسلامی بیش از هزار سال است که در هم آمیخته شده‌اند و اوج آن نیز در کتاب فیلسوف عالی مقام شهید مطهری تحت عنوان خدمات متقابل ایران و اسلام وجود دارد،  بسیاری از الگوهایی که در کشورهای ما شکل گرفته است به ایرانی بودن و اسلامی بودن باز می‌گردد؛ اختلاف فرهنگ ایرانی و اسلامی فرهنگ بسیار غنی را برای کشورمان بوجود آورده است البته قبل از اسلام نیز کشور ‌ما افتخاراتی داشت و ما نیز به تاریخمان افتخار می‌کنیم، اما بعد از ورود اسلام به ایران تحولات بسیار عظیمی در کشورمان اتفاق افتاد و درحال حاضر فرهنگ بسیار غنی داریم؛ بعضی از کتاب‌هایی که در دانشکده‌های دنیا تدریس شود ریشه تألیف آن به رازی، ابن‌سینا و یا ابوریحان باز می‌گردد در علم ریاضی، نجوم، پزشکی و .. نیز ایران اسلامی غنای فرهنگی درخشانی است که قابل افتخار است شاید اغراق نباشد که  اگر بگوییم هیچ ملتی این همه افتخار را یکجا نتوانسته برای خود جمع کند و مفاخر ایرانی می‌توانند الگوی بسیار مناسب و خوبی برای جوانان ایرانی باشند که دارای ضریب هوش بالا، پشتوانه قابل افتخار فرهنگی، اراده و تلاش خوبی هستند.