پاسخ شکوری‌راد به کیهان در مورد انتخابات نظام پزشکی: چه کسی را می‌خواهید بترسانید؟

ساخت وبلاگ

 پاسخ شکوری‌راد به سرمقاله کیهان در مورد انتخابات نظام پزشکی: چه کسی را می‌خواهید بترسانید؟

علی شکوری راد، رئیس اسبق شورایعالی نظام پزشکی در یادداشتی خطاب به حسین شریعتمداری درباره ی سرمقاله ی کیهان نوشته است: چرا نگران هستید؟ پزشکان عوام الناس نیستند که در روستاها و بی خبر از همه جا کسی با گذاشتن پول در جیبشان رأی شان را بخرد. انسان های تحصیل کرده ای هستند که می خواهند برای تشکیلات صنفی خود نمایندگانی را انتخاب کنند. خیر و صلاح خود را می فهمند. آنها قیم نمی خواهند و این همه مداخلۀ امنیتی را در امر صنفی ساده خود بر نمی تابند. اگر اندکی از پزشکان شما را نگران کرده اند سرنوشت آنها را در انتخابات نظام پزشکی به اکثر پزشکان رأی دهنده بسپارید. شما دلسوزتر از آنها برای خودشان نیستید.

این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در یادداشت خود با بیان اینکه “برای چه این همه گرد و خاک کرده اید؟ کجا را می خواهید فتح کنید؟ چه کسانی را می خواهید بترسانید؟” گفته است: آنها که نامزد انتخابات هیأت های مدیرۀ حدود ۲۰۰ شهر کشور شده اند. پزشکان شریفی هستند که شماها جان و ناموس خود و زن و فرزندتان را در هنگام بیماری به آنها می سپارید. علاوه بر این اکثر آنها از اساتید دانشگاه ها هستند که فرزندان شما را آموزش می دهند و در هر محفل و مجمعی دارای احترام خاص هستند. مقامات عالی کشور و یا مقامات محلی زیر دست آنها مداوا می شوند. چه خبر است این همه لاف و گزاف در مورد آنها!

متن کامل این یادداشت را با هم می خوانیم:

بسمه تعالی

جناب آقای شریعتمداری

سرپرست محترم موسسه کیهان

با سلام. ازعصر روز سه شنبه که سرمقالۀ شما را در بارۀ انتخابات نظام پزشکی در روزنامه کیهان خواندم با خودم کلنجار رفته ام که در برابر آن چه بکنم. همان شب بالاخره تصمیم گرفتم برای اولین بار به شما تلفن بزنم و برای اولین بار با شما صحبت کنم و از آن همه ناسزا و نسبت های ناروا که در آن سرمقاله بکار رفته بود به کسی که نماینده ولی فقیه است و روزنامه اش در حکم تریبون رهبری نظام است، به سبب جایگاهش، گله بکنم. علی رغم اکراه شدید با خود گفتم خداوند به حضرت موسی می گوید “اذهب الی فرعون انه طغی”. نه او از فرعون پست تر و نه من از موسی برترم. چرا به او تلفن نزنم – و الآن هم می گویم نامه ننویسم- مگر خدا نمی دانست که کلام موسی در دل سنگ فرعون اثر ندارد و مگر سرانجام داستان موسی و فرعون را نمی دانست. آن شب تلفن من را جواب ندادید و وعدۀ منشی شما که پس از در جریان گذاشتن شما به من گفت وقتی کار روزنامه تمام شد با من تماس خواهید گرفت، تحقق نیافت. ناگزیر اکنون برایتان می نویسم.

جنابعالی در سرمقالۀ خود در موضوعی وارد شده اید که به آن اشراف نداشته اید و خوراک یادداشتتان را از کسی و یا جایی گرفته اید که منفعت خود را دنبال می کرده است و نه منفعت کشور و ملت را و نیز مطالبی نوشته اید که اگر کسی ذره ای وجدان داشته باشد آنها را باور نمی کند.

از بی اطلاعی و یا تظاهر به بی اطلاعی شما از سابقه سازمان نظام پزشکی و عملکرد آن در دوره های مختلف که بگذریم این حقیقت را نمی توانید منکر شوید که قانون فعلی نظام پزشکی که شما نیز در همین مقاله ناگزیر به تعریف و تمجید از آن بوده اید حاصل زحمات مسئولین وقت نظام پزشکی که بعضا در این دوره نامزد هستند و نیز مجلس ششم بوده است که مرحوم دکتر علیرضا نوری ریاست کمیسیون بهداشت و درمان آن را برعهده داشت.

بر اساس این قانون، نظام پزشکی دارای وکالتی دوجانبه از سوی جامعۀ پزشکی و نیز حاکمیت است و دارای اختیاراتی است که باید در خدمت نظام سلامت کشور و بیماران از یک سو و از سوی دیگر صنف و جامعۀ پزشکی باشد.

جنابعالی در سر مقالۀ خود این سازمان را به یک پایگاه سیاسی که باید در خدمت منافع صاحبان قدرت باشد تقلیل داده اید و به گونه ای صحبت کرده اید که گویا جامعۀ پزشکی ترکیبی از صغار و فاقد قدرت تشخیص هستند بطوری که دیگران باید برای آنها تصمیم بگیرند.

واژه های وطن فروش، فتنه، آمریکا، اسرائیل، خیانت، منافقین، بهائی ها، سلطنت طلب ها، کومه له، گروه عبدالمالک ریگی، تروریست، اهانت به ساحت عاشورا، آتش زدن مسجد، پاره کردن تصویر امام(ره)، آدم کشی چه ربطی به موضوع سادۀ انتخابات نظام پزشکی دارد که در آن قرار است پزشکان شریف کشور از بین خود کسانی را برگزینند تا سازمانی را که آنها را نمایندگی می کند اداره کنند. این سازمان به پزشکان شمارۀ نظام پزشکی می دهد، برای آنها کارت و پروانۀ کار صادر می کند، از حقوق صنفی آنها دفاع می کند و در مقابل به شکایت بیماران از پزشکان در محدودۀ تخلفات پزشکی رسیدگی می کند.

چه خبر است آقای شریعتمداری؟ برای چه این همه گرد و خاک کرده اید؟ کجا را می خواهید فتح کنید؟ سر چه کسی را می خواهید ببرید؟ چه کسانی را می خواهید بترسانید؟

آنها که نامزد انتخابات هیأت های مدیرۀ حدود ۲۰۰ شهر کشور شده اند. پزشکان شریفی هستند که شماها جان و ناموس خود و زن و فرزندتان را در هنگام بیماری به آنها می سپارید. علاوه بر این اکثر آنها از اساتید دانشگاه ها هستند که فرزندان شما را آموزش می دهند و در هر محفل و مجمعی دارای احترام خاص هستند. مقامات عالی کشور و یا مقامات محلی زیر دست آنها مداوا می شوند. چه خبر است این همه لاف و گزاف در مورد آنها!

لازم است بدانید در این مرحله فقط اعضاء هیأت های مدیرۀ شهرستانها انتخاب می شوند و سپس آنها نمایندگانی را برای عضویت در مجمع عمومی نظام پزشکی گسیل می دارند. آنگاه در مجمع عمومی اعضاء شورایعالی و رئیس کل انتخاب می شوند. هنوز اصلاً بحث انتخاب رئیس کل نیست که این همه در یادداشت خود بر سر آن سر و صدا راه انداخته اید.

چرا نگران هستید؟ پزشکان عوام الناس نیستند که در روستاها و بی خبر از همه جا کسی با گذاشتن پول در جیبشان رأی شان را بخرد. انسان های تحصیل کرده ای هستند که می خواهند برای تشکیلات صنفی خود نمایندگانی را انتخاب کنند. خیر و صلاح خود را می فهمند. آنها قیم نمی خواهند و این همه مداخلۀ امنیتی را در امر صنفی ساده خود بر نمی تابند. اگر اندکی از پزشکان شما را نگران کرده اند سرنوشت آنها را در انتخابات نظام پزشکی به اکثر پزشکان رأی دهنده بسپارید. شما دلسوزتر از آنها برای خودشان نیستید.

اما در سراسر مقاله خود یک چیز را راست گفته اید و آن اینکه: “مدیریت بر این سازمان در زمان طاغوت با گماردن نیروهای مورد تأیید ساواک اعمال می شد”. اگر اکنون ثابت شود که تلاش می شود و یادداشت شما نیز جزئی از این تلاش است که مدیریت بر این سازمان با گماردن نیروهای مورد تأیید وزارت اطلاعات اعمال گردد چه نتیجه منطقی از آن بدست می آید. آیا آن را می پذیرید؟ حداقل تا کنون خبر دارم که در شهرستان قم در برگه هایی که هیأت نظارت بر انتخابات برای رد صلاحیت شدگان فرستاده است تصریح شده است که “صلاحیت جنابعالی به علت عدم تأیید شما توسط ادارۀ اطلاعات احراز نگردید”.

لازم می داند یادآور شود کسانی که شما در یادداشتتان آن واژگان سخیف و آن نسبت های گستاخانه را به آنها روا داشته اید یک دوره مسئولیت سازمان را بر عهده داشته اند. قانون فعلی حاصل زحمات آنهاست. شفافیت عملکرد، صداقت و سلامت آنها زبان زد قاطبۀ جامعۀ پزشکی ست. در آن دوره حتی یک حرکت خارج از چارچوب وظایف قانونی از آنها دیده نشد. هرگز از آن جایگاه بهره برداری سیاسی نکردند. در امور مالی کاردانی و امانتداری را به کمال رساندند. در کارنامۀ آنان خدمات پزشکی بسیار به جبهه ها و رزمندگان دفاع مقدس می یابید. سابقه و عملکرد مسئولان فعلی سازمان را با آنها مقایسه کنید. اگر شریف باشید حقیقت را اذعان خواهید کرد.

آیا هرگز از خود پرسیده اید که چرا رئیس کل فعلی سازمان که از نظر سیاسی همسوی با شورای نگهبان است در انتخابات مجلس نهم از سوی آن شورا رد صلاحیت شد. بدیهی ست که آن رد صلاحیت سیاسی نبوده است که کسی بتواند به آن افتخار کند. آیا دلایلی که موجب می شود اعضاء شورای نگهبان رفیق قدیمی خود را رد صلاحیت کنند شما را نگران نکرد تا در آن زمان یک یادداشت برای آن بنویسید. آیا در این دوره همه چیز برای شما “تضمین شده” بوده است.

به راستی شما برای چه چیزی تضمین می خواهید؟ جان و سلامت مردم یا قدرت و منافع خود و همپالگی هایتان!

خود را بیش از این تصدیع نمی دهم و خوب می دانم که “نرود میخ آهنین بر سنگ”. آنگاه چه انتظار است از کلام نرم!

دکترعلی شکوری راد

رئیس اسبق شورایعالی نظام پزشکی

۲۹/۱۰/۹۱

در ادامه متن سرمقاله کیهان آمده است تا کیهانیان یادگیرند که آزادی یعنی اینکه حرف طرف مقابل را باید کامل شنید و نقد کرد:

چه تضميني هست ؟! (يادداشت روز)

اوايل تابستان سال 1365 بود. جنگ تحميلي نه فقط در مرزهاي آبي، خاكي و هوايي ميهن اسلامي با بيشترين حجم تبادل آتش ادامه داشت، بلكه دامنه جنگ به شهرهاي دور از جبهه هاي نبرد نيز كشيده شده بود. رژيم بعثي عراق علاوه بر استفاده از بمب هاي شيميايي و مدرن ترين ادوات و تجهيزات جنگي در جبهه ها، به بمباران مناطق مسكوني و موشك پراني به شهرها نيز روي آورده بود و همه روزه افزون بر تعداد زيادي مجروح جنگي كه براي مداوا به پشت جبهه ها منتقل مي شدند، مجروحان ناشي از بمباران و موشك باران شهرها نيز به شمار آنها اضافه شده بود. هر دو ابرقدرت آن روز شرق و غرب، كشورهاي اروپايي و شيوخ عياش و ديكتاتور عرب، به طور رسمي و اعلام شده از صدام حمايت مي كردند و آخرين و مدرن ترين تسليحات روز را در اختيارش قرار داده بودند.
اكنون كساني كه آن روزها را نديده اند- نسل هاي سوم و چهارم انقلاب- حال و هوا و شرايط آن روز ميهن اسلامي را در ذهن خود به تصوير بكشند. كشوري برخاسته از يك انقلاب پيروز و درگير جنگي تمام عيار كه به قول «جيمز ولسلي» رئيس اسبق سازمان سيا؛ «جنگ ايران با همه قدرت هاي بزرگ دنيا بود». كشوري در محاصره- تقريبا- كامل اقتصادي. كارخانه ها و پالايشگاه هاي ويران شده، سرمايه هاي بلوكه شده در بانك هاي خارجي، تاسيسات بمباران شده و در همان حال فشارهاي بي وقفه سياسي و تبليغاتي عليه كشورمان در اوج بود، آمريكا سكوهاي نفتي ما را در خليج فارس بمباران مي كرد. عراق با هواپيماهاي سوپر اتاندارد فرانسوي و موشك هاي هدايت شونده ليزري «اگزوسه» كشتي هاي نفتي ما را منهدم مي كرد. هواپيماهاي آواكس و موشك هاي «سايد بايندر» آمريكايي، ميگ هاي پيشرفته و موشك هاي اسكادبي شوروي، بمب هاي شيميايي و تانك هاي لئوپارد آلماني، دلارهاي سعودي و كويتي و... همه براي از ميان برداشتن نه فقط ايران اسلامي، بلكه به قول «واين برگر» وزير جنگ وقت آمريكا، «براي نابودي ملتي به نام ملت ايران» به ميدان آمده بودند و... بديهي است كه يكي از ناگوارترين پي آمدهاي آن دوران، شمار فراوان رزمندگان مجروح شده اسلام- يعني برترين بندگان خدا و خيل عظيم اولياءالله- بود كه به مداوا و مراقبت هاي پزشكي نياز مبرم داشتند و اين، افزون بر نياز ساير بيماران به مداوا بود كه همگي پاره هاي تن ملت و پايگاه اقتدار مردمي نظام اسلامي بودند.
حالا و در اين حال و هوا، اگر جمعي از پزشكان كشور با سوءاستفاده از سلطه غيرقانوني خود بر سازمان نظام پزشكي و به بهانه هاي واهي و يا هر علت ديگر، دست به اعتصاب بزنند و بيماران و مجروحان نيازمند به درمان را در بيمارستان ها و مراكز بهداشتي به حال خود رها كنند، چه واژه اي جز خيانت، وطن فروشي، همكاري با دشمن و ده ها واژه پلشت ديگر مي تواند عمق جنايتي را كه مرتكب شده اند بازگو كند؟!...
روز 23 تيرماه 1365 و در شرايطي كه به آن اشاره شد، سازمان نظام پزشكي ايران از همه پزشكان، داروسازان و پيراپزشكان و پرستاران خواسته بود كه دست از كار كشيده و اعتصاب كنند. اين حركت سازمان نظام پزشكي كه خبر آن از چند روز قبل با آب و تاب و ذوق زدگي از رسانه هاي بيگانه اعلام شده بود، بعد از وقوع نيز بازتاب گسترده اي در رسانه هاي مورد اشاره داشت كه با تقدير و تشكر از گردانندگان وقت سازمان نظام پزشكي همراه بود. آن روزها تعداد پزشكان كشورمان بسيار كمتر از شمار مورد نياز بود تا آنجا كه در بسياري از مناطق، پزشكان خارجي- عمدتا هندي و بنگلادشي- به كار گرفته شده بودند. گفتني است يكي از بركات! آن ماجراي پلشت، تصميم نظام به گسترش كيفي و كمي دانشگاه هاي پزشكي بود تا آنجا كه امروزه به لطف خداي مهربان نه فقط به لحاظ كيفي در دنياي پزشكي امروز، يكي از مطرح ترين ها هستيم بلكه از نظر تعداد فراوان پزشكان نيز در رده هاي بالايي قرار داريم و در برخي از موارد نياز ساير كشورها را نيز تامين مي كنيم.
پزشكان و پرستاران و ساير كادرهاي درماني متعهد و پاكباخته كشورمان اما، با حضور يكپارچه و تلاش بي وقفه خود در مراكز درماني تودهني محكمي به مسئولان وقت نظام پزشكي زدند و شماري از كادرهاي همراهي كننده با گردانندگان بي صفت آن روز سازمان نظام پزشكي را خجالت زده كرده و به پشيماني كشاندند.
آن روزها، سازمان نظام پزشكي كه ساختار آن از دوران طاغوت دست نخورده باقي مانده بود امتياز صدور كارت نظام پزشكي، رسيدگي به تخلفات پزشكان و... را در دست داشت بي آن كه در مقابل مردم و نظام پاسخگو باشد از اين روي با سوءاستفاده از در اختيار داشتن امتيازات ياد شده، مي كوشيد كادرهاي پزشكي را وادار به اطاعت كند! مديريت بر اين سازمان در زمان طاغوت با گماردن نيروهاي مورد تاييد ساواك اعمال مي شد.
امروزه اگرچه ساختار سازمان نظام پزشكي تغيير يافته و با نمونه هاي مشابه در دنيا انطباق پيدا كرده است ولي اين سازمان كماكان از امتيازات و اختيارات فراوان و تعيين كننده اي برخوردار است كه براي تضمين و اطمينان از جهت گيري اين سازمان به نفع مردم، بايستي مديريت سازمان به افراد با صلاحيت، مردم دوست و مومن و متعهد سپرده شود كه خوشبختانه اين ساز و كار در سازمان نظام پزشكي پيش بيني و به صورت قانون درآمده است.
و اما، آنچه نگارش اين يادداشت را ضروري كرده است، تلاش سازمان يافته و ديكته شده عوامل وطن فروش فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 براي در اختيار گرفتن رياست و مديريت اين سازمان است. در اين پروژه تعداد اندكي از پزشكان كه مطابق اسناد موجود، در جريان فتنه 88، آشكارا از سوي مديريت بيروني فتنه به كار گرفته شده و كارنامه سياه و ثبت شده اي از خيانت به مردم وطن خويش دارند براي تصدي رياست سازمان نظام پزشكي در ششمين دوره انتخابات اين سازمان خيز برداشته اند. بي ترديد هيئت نظارت و بررسي كننده صلاحيت نامزدها كه از افراد مؤمن و انقلابي تشكيل شده است، با توجه به اسناد خيانت آشكار اين عده، صلاحيت نامزدهاي آنان براي تصدي رياست سازمان نظام پزشكي را رد مي كند و به چند نفري كه ده ها خيانت و جنايت عليه مردم وطن خويش مرتكب شده اند اجازه نفوذ در سازمان نظام پزشكي و در دست گرفتن بخش عمده اي از چرخه بهداشت و درمان كشور را نمي دهد. چرا كه خيانت آنان در جريان فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 بارها از خيانتي كه سردمداران نظام پزشكي در اعتصاب تيرماه سال 1365 مرتكب شدند، زشت تر و نفرت انگيزتر بوده است. خودتان قضاوت كنيد. آيا كساني كه براي مقابله با نظام اسلامي و عليه هموطنان خود با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و كومه له و گروه عبدالمالك ريگي ائتلاف مي كنند، بيشتر آمادگي خيانت دارند يا فلان گروه پزشكان طاغوتي حاكم بر نظام پزشكي در سال 1365؟! آنها در سال 1365 دست از كار كشيدند و اينان با تروريست هاي منفوري نظير منافقين عليه مردم وطن خود همكاسه شدند. نتانياهو از آنان با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد كرد و اين چند نفر كه نام و امضاي آنها پاي چند بيانيه به حمايت از فتنه آمده است، نه فقط به رگ غيرتشان برنخورد، بلكه در بيانيه هاي مورد اشاره از فتنه رسما آمريكايي و اسرائيلي حمايت و به حمايت خود افتخار!! هم كردند. به نفع اسرائيل و آمريكا شعار دادند، به ساحت عاشورا اهانت كردند، مسجد آتش زدند، تصوير حضرت امام(ره) را پاره كردند، آدم كشتند و... اين موارد كه فقط اندكي از بسيارهاست كه قابل انكار نيست! هست؟! بنابراين سؤال اين است كه چگونه و با كدام توجيه منطقي و مردم دوستانه مي توان صلاحيت آنان - كه خوشبختانه در جامعه شريف پزشكي كشورمان تعدادي بسيار اندك هستند- را براي تصدي رياست سازمان نظام پزشكي كشورمان تاييد كرد؟! و چه تضميني هست كه اين چند نفر در بزنگاه هاي حساس به نفع دشمنان بيروني در چرخه سلامت و درمان كشور دست به اخلال نزنند؟! مگر در جريان فتنه 88 خيانتي بارها نفرت انگيزتر از آن مرتكب نشدند؟!
گفتني است كه قرار است ابتدا دو تن از اين چند نفر كه مي دانند صلاحيتشان رد خواهد شد، اعلام نامزدي كنند و بعد از رد صلاحيت با مظلوم نمايي! روي نفر سوم سرمايه گذاري كنند! قرار است نفر سوم به ظاهر از فتنه اعلام برائت كند ولي تا آنجا كه كيهان باخبر است اين نفر سوم نيز يكي ديگر از همين فتنه گران است كه نام و امضاي او پاي بيانيه هاي حمايت از سران و عوامل فتنه ديده مي شود.

حسين شريعتمداري

واکنش کیهان به نامه شکوری راد  

در همین حال کیهان با ذکر گزینشی قسمت هایی از نامه شکوری راد و بدون اشاره نام نویسنده بدان در ستون «خبر ویژه » واکنش نشان داد . متن کامل نوشته کیهان در شماره امروز یکشنبه 1 بهمن :

نامه پزشك مدعي اصلاحات و پاسخ كيهان 

در واكنش به يادداشت روز كيهان سه شنبه 26/10/91 با عنوان «چه تضميني هست؟!» كه هشداري جدي و مستند درباره نفوذ احتمالي چند پزشك وابسته به فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 در انتخابات ششمين دوره نظام پزشكي و برنامه ريزي آنها براي اخلال در سيستم بهداشت و درمان كشور بود. يكي از پزشكان مدعي اصلاحات و نماينده مجلس ششم نامه اي به كيهان ارسال داشته است كه اگرچه كيهان به دلايل مختلف قانوني و اخلاقي كمترين الزامي براي چاپ آن ندارد ولي از آن روي كه اين نامه مي تواند سند ديگري بر درستي هشدار كيهان باشد به بخش هاي اصلي آن اشاره مي كنيم و از آنجا كه در يادداشت نامي از هيچكس به ميان نيامده بود، از ذكر نام نويسنده نامه ياد شده نيز خودداري مي كنيم و البته اين توضيح را ضروري مي دانيم كه نويسنده نامه جزو چند پزشكي كه در كيهان بدون ذكر نام به آنها اشاره شده بود، نمي باشد و با توجه به آنچه دوستان هم حزبي وي درباره او مطرح مي كنند بعيد نيست كه نامه نگاري ايشان نيز با هدف مطرح شدن صورت گرفته باشد.
گفتني است نامه اين نماينده مجلس ششم، قبل از كيهان در سايت صهيونيستي «بالاترين» كه تحت مديريت منوشه امير، مدير بخش فارسي راديو اسرائيل اداره مي شود، منتشر شده است و معلوم نيست نامه اي كه خطاب به كيهان نوشته شده چگونه قبل از كيهان از سايت اسرائيلي بالاترين سردرمي آورد؟!
نماينده مدعي اصلاحات مجلس ششم در ابتداي نامه خود مدير مسئول كيهان را به «فرعون» و خود را به حضرت موسي(ع) تشبيه كرده و درباره علت نگارش نامه خويش آورده است؛ 
«علي رغم اكراه شديد با خود گفتم خداوند به حضرت موسي مي گويد «اذهب الي فرعون انه طغي». نه او از فرعون پست تر و نه من از موسي برترم. چرا به او تلفن نزنم- و الآن هم مي گويم نامه ننويسم- مگر خدا نمي دانست كه كلام موسي در دل سنگ فرعون اثر ندارد و مگر سرانجام داستان موسي و فرعون را نمي دانست. آن شب تلفن من را جواب نداديد و وعده منشي شما كه پس از در جريان گذاشتن شما به من گفت وقتي كار روزنامه تمام شد با من تماس خواهيد گرفت، تحقق نيافت. ناگزير اكنون برايتان مي نويسم.»
وي در ادامه نامه خويش بدون آن كه وارد موضوع اصلي يادداشت كيهان و مستندات آن شود، شريعتمداري را به بي اطلاعي از سابقه سازمان نظام پزشكي متهم كرده و مي نويسد؛ 
«جنابعالي در سرمقاله خود اين سازمان را به يك پايگاه سياسي كه بايد در خدمت منافع صاحبان قدرت باشد تقليل داده ايد و به گونه اي صحبت كرده ايد كه گويا جامعه پزشكي تركيبي از صغار و فاقد قدرت تشخيص هستند بطوري كه ديگران بايد براي آنها تصميم بگيرند. واژه هاي وطن فروش، فتنه، آمريكا، اسرائيل، خيانت، منافقين، بهائي ها، سلطنت طلبها، كومه له، گروه عبدالمالك ريگي، تروريست، اهانت به ساحت عاشورا، آتش زدن مسجد، پاره كردن تصوير امام(ره)، آدم كشي چه ربطي به موضوع ساده انتخابات نظام پزشكي دارد كه در آن قرار است پزشكان شريف كشور از بين خود كساني را برگزينند تا سازماني را كه آنها را نمايندگي مي كند اداره كنند.»
وي در بخش بعدي نامه خود، آشكارا به مردم و رأي آنها اهانت كرده و آورده است؛ 
«چرا نگران هستيد؟ پزشكان عوام الناس نيستند كه در روستاها و بي خبر از همه جا كسي با گذاشتن پول در جيبشان رأي شان را بخرد. انسان هاي تحصيل كرده اي هستند كه مي خواهند براي تشكيلات صنفي خود نمايندگاني را انتخاب كنند. خير و صلاح خود را مي فهمند. آنها قيم نمي خواهند.»
اين نماينده مجلس ششم مي نويسد:
«اما در سراسر مقاله خود يك چيز را راست گفته ايد و آن اينكه: «مديريت بر اين سازمان در زمان طاغوت با گماردن نيروهاي مورد تأييد ساواك اعمال مي شد». اگر اكنون ثابت شود كه تلاش مي شود و يادداشت شما نيز جزئي از اين تلاش است كه مديريت بر اين سازمان با گماردن نيروهاي مورد تأييد وزارت اطلاعات اعمال گردد چه نتيجه منطقي از آن بدست مي آيد. آيا آن را مي پذيريد؟»
وي نامه خود را با جمله زير خطاب به مدير مسئول كيهان خاتمه داده و نوشته است؛
«خود را بيش از اين تصديع نمي دهم و خوب مي دانم كه «نرود ميخ آهنين بر سنگ». آنگاه چه انتظار است از كلام نرم!»
كيهان:
1- برخورد بيرون از ادب و نزاكت نويسنده را دور از انتظار ندانسته و نمي دانيم زيرا فحاشي و ناسزاگويي، حربه تمامي كساني است كه ناتوان از ارائه دليل هستند و از آن ميان تنها به نمونه زير اشاره مي كنيم؛
2- ايشان مدير مسئول كيهان را به «فرعون» تشبيه كرده اند كه پاسخي نمي دهيم اما خودشان را با حضرت موسي(ع) شبيه دانسته اند كه وجه تشابه آن را نمي دانيم، ولي حدس مي زنيم با توجه به اينكه حضرت موسي(ع) پيامبر بني اسرائيل بوده است، به غلط تصور كرده اند كه رژيم جعلي «اسرائيل» ادامه رسالت حضرت موسي(ع) است! و از آنجا كه «اسرائيل» يكي از سه ضلع مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس در مديريت فتنه 88 بوده است، تصور فرموده اند كه نزديكي فتنه گران به اسرائيل مي تواند نشانه نزديكي آنها به حضرت موسي(ع) باشد! كه صد البته قياس مع الفارق فرموده اند وگرنه هيچ شباهتي ميان عوامل فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 با پيامبر اولوالعزم و بزرگواري نظير حضرت موسي «علي نبينا و عليه السلام» قابل تصور نيست!
3- همه جا از موضوع اصلي يادداشت كيهان طفره رفته اند كه علت آن را درك مي كنيم . و فرموده اند سازمان نظام پزشكي «يك پايگاه سياسي و درخدمت منافع صاحبان قدرت نيست» كه سخن درستي است با اين توضيح كه در يادداشت كيهان آمده بود سازمان نظام پزشكي بايد در خدمت منافع مردم باشد و نه در اختيار يك جريان آلوده سياسي كه در فتنه 88 آشكارا دست به وطن فروشي و خيانت زده است. بنابراين، آيا مراقبت از اين سازمان و پيشگيري از ورود عوامل خود فروخته به آن، ضروري نيست؟
4- نوشته اند واژه هاي وطن فروش، فتنه، آمريكا و اسرائيل، خيانت، منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها اهانت به ساحت عاشورا و آتش زدن مسجد چه ربطي به موضوع انتخابات نظام پزشكي دارد؟ كه بايد گفت؛ اين سخن ايشان نيز كاملا بجا و صحيح است و به همين جهت است كه وطن فروشان و آدمكشان و عوامل اسرائيل و آمريكا و متحدان منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها نبايد در اين سازمان جايي داشته باشند. آيا ايشان و دوستانشان فرمول ديكته شده آمريكا و اسرائيل و انگليس را دنبال نكرده اند؟ آيا با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و عبدالمالك ريگي ائتلاف نداشتيد؟ آيا مسجد را آتش نزديد؟ آدم نكشتيد؟ و... البته جاي تشكر از اين نماينده مشاركتي مجلس ششم باقي است كه درصدد انكار وطن فروشي و جنايت فتنه گران بر نيامده اند! و متوجه بوده اند كه اينهمه سند مكتوب و مضبوط قابل انكار نيست.
5- نماينده مجلس ششم توده هاي عظيم و ميليوني مردم را متهم كرده است كه با دريافت پول رأي داده اند! يعني دقيقاً همان اتهامي كه مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس به مردم ايران مي زنند. البته فتنه گران حق دارند از مردم عصباني باشند، چرا كه فتنه همه جانبه آمريكايي- اسرائيلي 88 را همين مردم خنثي و فتنه گران را رسوا كرده اند... و آرزوي نتانياهو را بر باد داده اند كه با صراحت اعلام كرده بود «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران هستند».
6- نويسنده نامه، وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران را با ساواك مقايسه كرده است كه بايد گفت؛ اولاً؛ مگر عوامل فراري ساواك و ساير سلطنت طلب ها در فتنه 88 با شما ائتلاف نكرده بودند؟ و مگر كارشناسان آمريكايي و اسرائيلي كه ساواك را آموزش مي دادند نزديك به 10 سال قبل از فتنه 88 براي شما مدعيان اصلاحات كارگاه آموزشي تشكيل نداده بودند؟ آيا مي توانيد اين اسناد را انكار كنيد؟! بنابراين قبول بفرمائيد كساني كه از سوي كارشناسان رژيم كودك كش اسرائيل آموزش ديده اند ننگ جامعه شريف پزشكي ايران هستند و نبايد در سازمان نظام پزشكي حضور داشته باشند. و اما، اگر همين مأموران اطلاعاتي نبودند چه كسي بايد دست هاي آلوده به وطن فروشي و خيانت فتنه گران را براي ملت برملا مي كرد؟ و از جمله مردم از كجا مي دانستند كه تعدادي از شما با ارسال نامه به بشار اسد از طرح رسما اعلام شده اسرائيل عليه سوريه حمايت كرده ايد و به خيال خودتان با تردستي از تروريست هاي القاعده به خاطر مقابله با دشمنان اسرائيل تقدير كرده ايد؟ آيا وجود اين نامه را انكار مي كنيد؟ و آيا مي توانيد امضاي خود را كه پاي آن سند خيانت نقش بسته است پاك كنيد؟! و بالاخره اگرچه گفتني هاي ديگري نيز هست ولي به همين اندازه بسنده مي كنيم و هشدار مي دهيم كه بيهوده تلاش داريد كارنامه سياه خود را پشت سر جامعه شريف پزشكي ايران پنهان كنيد و...

نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : نظام پزشکی ,اعتراض کیهان ,پاسخ شکوری راد , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 622 تاريخ : يکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت: 5:05