عباس عبدي : در غياب اصلاح‌طلبان پيروزي نامزد مورد حمايت احمدي نژاد قطعي است!

ساخت وبلاگ

 

گفت وگو با عباس عبدي
در غياب اصلاح‌طلبان پيروزي نامزد مورد حمايت احمدي نژاد قطعي است
عسگراولادي در ميان اصولگرايان تنها نيست
 




عباس عبدي اصلاح‌طلب مصرّي است كه از سياست نااميد نمي‌شود در شرايطي كه بيشتر اصلاح‌طلبان گوشه عزلتي اختيار كرده و انتظار را تبديل به سياست كرده‌اند و براي حرف زدن منتظر رسيدن روزي غير از اين روزها هستند، او هر هفته حرف و تحليل تازه‌يي براي گفتن و نوشتن دارد. او وضعيت سياسي را فراتر از علقه‌هاي جناحي‌اش تحليل مي‌كند. شايد به همين دليل است كه روزنامه‌‌ها و سايت‌هاي اصولگرا نمي‌توانند تحليل‌هاي او را ناديده بگيرند. گفت‌وگوي تلفني با ايشان را بخوانيد.



شما در آخرين تحليل‌تان عزم دولت براي حضور در انتخابات را بسيار جدي دانسته بوديد عزمي جدي‌تر از يك دولت مستقر براي از دست ندادن قدرتش چرا؟

دولت هيچ چاره‌يي ندارد جز اينكه با تمام توانش وارد انتخابات شود، به اين دليل كه وضع مملكت را به جايي رسانده‌اند كه اگر دوره بعدي دولتي مخالف آنها سر كار بيايد تمام مسووليت وضعيت فعلي را به طور عادي متوجه دولت كنوني خواهند كرد. بنابراين اين دولت چاره‌يي ندارد جز اينكه تمام توان و ابزارهاي سياسي و اقتصاديش را به كار گيرد و اجازه ندهد كساني كه منتقد جدي آن هستند روي كار بيايند.

برخي از تحليلگران اختلافات دولت و اصولگرايان را خيلي كمتر از بروز و ظهورات رسانه‌يي آن مي‌دانند شما اين اختلافات را چقدر جدي مي‌دانيد؟


اين اختلاف نه تنها جدي است كه بالاتر از جدي است اما وجود اين اختلاف جدي به اين معنا نيست كه يكي از طرفين اختلاف، ذي‌حق است و ديگري باطل. هر دوي آنها مي‌توانند بر خطا باشند. اصولگراياني كه در حال حاضر منتقد دولت هستند به خوبي متوجه‌اند كه ادامه وضع موجود و ادامه سياست‌هاي اين دولت كه به اين اصولگراها هم اعتنايي ندارد در واقع ادامه وضعيتي است كه آنها چوبش را مي‌خورند بدون آنكه نان آن را بخورند. به همين دليل هيچ چاره‌يي ندارند جز اينكه در اين دوره دولت را از دست گروه موجود بيرون بياورند.

اما لازمه تحقق چنين هدفي برخورداري از يك انسجام و هماهنگي است چيزي كه ما اصلا در جبهه اصولگرايان نمي‌بينيم. همين امروز آقاي مكارم‌شيرازي به نيروهاي ارزشي هشدار داده بود كه اگر دست از اختلاف برندارند با مشكلات جدي روبه‌رو خواهند شد. چرا اصولگرايان با يك كانديدا به مصاف دولت نمي‌روند آيا آنها نمي‌دانند كه تكثر كانديداها به نفع دولتي‌هاست؟

اين اشكالي كه شما مي‌گوييد درست است. مساله اين است كه افراد اين جناح همه دوست دارند كه رييس‌جمهور بشوند. نامزدي در انتخابات را مصداق سنگ مفت و گنجشك مفت مي‌دانند. هر كدام گمان مي‌كنند در صورت نامزد شدن و تحت هيچ شرايطي چيزي از دست نمي‌دهند. مشكل ديگر اين است كه آنها هيچ نگرش ايجابي و اجماعي بر سر اينكه مي‌خواهند با سياست خارجي، اقتصاد، منتقدان اصلاح‌طلب و وضعيت اجتماعي و فرهنگي كشور چه كار كنند ندارند همه آنها فقط در اينكه با اين دولت بد هستند اشتراك دارند نه اينكه چه برنامه‌يي دارند. اگر همين الان از آنها بپرسيد چه برنامه‌يي داريد، يا هيچ ندارند يا اگر هم داشته باشند به برنامه‌هاي همديگر ربطي ندارد. يا آنقدر كلي است كه همه عناوين آن در قانون اساسي آمده و چيز جديدي نيست. همه آنها مي‌گويند اگر احمدي‌نژاد رييس‌جمهور شده چرا ما نتوانيم بشويم و بر همين اساس ميزان شانسي بودن انتخاب شدن رياست‌جمهوري را خيلي زياد ميدانند و فكر مي‌كنند بخت مي‌تواند با آنها يار شود.

محل نزاع جدي ديگري ميان جبهه پايداري با ساير اصولگرايان وجود دارد. امروز رييس دفتر آقاي مصباح گفته بود حداد عادل با پيوستن به 1+2 مثل آب شيريني است كه به نهر شوري ريخته شده و ديگر قابل استفاده نيست. اين اختلافات را به دليل نزديكي جبهه پايداري به دولت مي‌دانيد يا اينكه اساسا آن را گسل مستقلي ارزيابي مي‌كنيد ؟


در سيستم‌هاي مبتني بر سهم‌خواهي، افراد وجه مشتركي براي اداره جامعه ندارند و بيشتر به دنبال اين هستند كه چه چيزي گيرشان مي‌آيد. اين رفتارهاي سهم‌خواهانه هم در سيستم‌هاي رانتي شكل ‌مي‌گيرد. در اين موارد اساس بر تفرقه است نه بر وحدت. يعني اگر وحدتي شد شما بايد تعجب كنيد. اينها وحدت‌شان روي دشمني با اصلاحات شكل گرفته بود. وقتي اين نقطه اشتراك را در نظر نگيريد اختلافات‌شان عيان مي‌شود. الان در دل همين جبهه پايداري دو شاخه قم و تهران وجود دارد، بعدها هم ممكن است شاخه حسن‌آباد و كهريزك هم از آنها منشعب شوند.

شما در ميان اصولگرايان كسي را مي‌بينيد كه بتواند در مقابل كانديداي دولت عرض اندام كند؟

اين بستگي به وضعيت انتخابات دارد اگر در انتخابات، اصلاح‌طلبان حضور حداقل و قابل قبولي داشته باشند كه بتوانند برخي از اهداف دولت را خنثي كنند به نظر من انتخابات حالت سه قطبي پيدا مي‌كند. در آن صورت اصولگرايان مخالف دولت مي‌توانند با حداقل رايي كه دارند قطب جدي شوند اما چنانچه اصلاح‌طلبان را در حداقل‌ها تحمل نكنند در اين صورت اگر نيروهاي دولتي بتوانند نامزدي جدي بياورند و حضور سياسي جدي داشته باشند در غياب اصلاح‌طلبان انتخابات تا حدودي يك‌قطبي مي‌شود و دولتي‌ها برنده مي‌شوند. و اگر دولتي را هم مثل انتخابات مجلس رد صلاحيت كنند در اين صورت انتخابات كم رمقي در پيش خواهد بود و بايد ببينيم كدام يك از اصولگريان خوش‌شانس‌تر خواهد بود.

اين اصولگراهايي كه ما امروزه آنها را در چنين وضعي مي‌بينيم زماني رقيب قدري براي اصلاح‌طلب‌ها بودند، ناتواني آنها را در مقابل دولت چگونه مي‌بينيد؟ اينها همان كساني هستند كه توانستند اصلاح‌طلبان را زمين‌گير كنند.

يك دليل مشخص اين است كه اصولگرايان با كسي طرفند كه چيزي براي از دست دادن ندارد. آنها براي حذف اصلاح‌طلب‌ها روي اين موج سوار شدند اما كنترل موج دست موج‌سوار نيست. موج او را به هر طرف كه بخواهد مي‌برد و به صخره مي‌كوبد. مشكل اصولگرايان براي عدم مقابله جدي با احمدي‌نژاد فقط به نداشتن قدرت كافي برنمي‌گردد آنها به لحاظ ذهني نمي‌دانند چطور بايد مساله را حل كنند. چگونه بايد با كسي كه به صورت مطلق از او حمايت كردند برخورد كنند. الان بايد در درجه اول مساله را درون خودشان حل كنند. آنها اگر مساله را براي خودشان حل كنند خيلي براي برخورد با دولت مشكلي ندارند ولي در غير اين صورت به نظر نمي‌رسد اين مشكل به سادگي قابل حل باشد. نحوه برخورد مجلس مثال خوبي براي اثبات اين حرف است. مجلس يك سال است كه درباره عزل مرتضوي وارد شده و دولت هم مدام كار خودش را كرده است. در حالي كه از نظر عقلاني مجلس يا نبايد وارد ماجرا مي‌شد يا اگر هم وارد مي‌شد با اقتدار عمل مي‌كرد. وقتي يك وزنه 200 كيلويي روي زمين است و چشمم مي‌بيند عقلم هم مي‌رسد كه نبايد آن را بردارم تا ديسك كمرم عود كند لذا معقول است كه از ابتدا بگويم نمي‌توانم اين وزنه را بردارم، اصولگرايان اين درايت را نشان ندادند. همه اينها نشان‌دهنده دردهاي پيش از زايمان است.

به چه معنا ؟

بخش قابل توجهي از جناح حاكم مجبور مي‌شود يك تجديدنظر اساسي در نگرش خود نسبت به رفتار‌هاي سياسي و حكومتداري انجام دهد چرا كه روند اتفاقات به آنها ثابت كرده كه ادامه اين سياست‌ها به بن‌بستي جدي مي‌خورد.

شما نشانه‌يي از رسيدن به اين نقطه مي‌بينيد

بله. وقتي كسي مثل آقاي عسگراولادي كه يكي از استوانه‌هاي اصولگرايي است اين‌گونه برخورد مي‌كند خود يك نشانه است. آقاي عسگراولادي يك نفر نيست او به دليل يكسري ويژگي‌هاي شخصي جرات اين را پيدا كرده كه اين حرف‌ها را بيان كند. شهامت و استقلال آقاي عسگراولادي آنقدر زياد بوده كه اين حرف‌ها را بزند، خيلي‌ها هستند كه يا اين شهامت را ندارند يا اين استقلال را ندارند. ولي متناسب با اين اعتقاد عمل مي‌كنند. به همين دليل دير يا زود شاهد تولد نوزادي از دل اين بحران‌هاي موجود در جناح حاكم خواهيم بود.

شما فرموديد احمدي‌نژاد چيزي براي از دست دادن ندارد. هر وقت هم كه ايشان مي‌خواهد به صورت زنده در تلويزيون صحبت كند يا به مجلس برود در افكار عمومي حالت تعليق و انتظاري به وجود مي‌آيد چرا كه ايشان را مستعد گفتن حرف‌هاي خاصي مي‌دانند. به طوري كه آقاي باهنر قبل از مصاحبه تلويزيوني ايشان گفته بود اميدواريم به خير بگذرد. واقعا آقاي احمدي‌نژاد برگي براي رو كردن و تواني براي عرض اندام دارد ؟

حرف اين نيست كه او چيزي براي عرض اندام دارد يا ندارد. مساله اين است كه طرف مقابلش چيزي براي عرض اندام ندارد. اگر پليس در محل نتوانست جلوي كسي را بگيرد هر كسي قادر به انجام هر عملي خواهد شد. ولي اگر پليس اقتدار قانوني خود را نشان داد و آن وقت كسي جلويش ايستاد مي‌توانيم درباره سوال شما بحث كنيم. ما درباره مجلسي حرف مي‌زنيم كه بارها و بارها ده‌ها مصوبه دولت را غيرقانوني اعلام كرده و حتي نتوانسته يك‌بار مساله تحويل سر موقع لايحه بودجه را با اين دولت حل كند. معناي اين حرف‌ها اين نيست كه دولتي‌ها خيلي قوي‌اند بلكه مجلس است كه ضعيف و ناتوان است. من يقين دارم اگر مجلس يك ذره از خودش قدرت نشان بدهد طرف مقابل عقب‌نشيني خواهد كرد.

فرموديد غيبت اصلاح‌طلبان از عرصه انتخابات شانس اصولگرايان را براي تقابل با كانديداي دولت افزايش مي‌دهد آيا فارغ از اينكه اجازه شركت به اصلاح‌طلب‌ها داده مي‌شود يا نه، فكر مي‌كنيد اين جناح در انتخابات حاضر شود؟

نمي‌توان گفت اصلاح‌طلبان تصميم دارند در انتخابات شركت نكنند، آنها بي‌تصميم هستند. اگرمي‌گويند فقط با آقاي خاتمي شركت مي‌كنند منظورشان اين است كه نمي‌خواهند در انتخابات شركت كنند اما به نظر من براي حضور اصلاح‌طلب‌ها مشكلي وجود ندارد نهايتا جلوي آنها را مي‌گيرند كه اين هم ديگر مساله اصلاح‌طلب‌ها نيست. مهم اين است كه آنها رفتاري از خود نشان بدهند كه كسي مثل آقاي عسگراولادي هم به اين نتيجه برسد كه رفتار آنها قابل دفاع است. اما اصلاح‌طلب‌ها انتظارات نادرستي از انتخابات دارند. مشكل اين دو گروه (اصولگرايان و اصلاح‌طلب‌ها) بر خلاف دولتي‌ها اين است كه سردرگمي جدي دارند.

چهره‌يي در ميان اصلاح‌طلبان سراغ داريد كه بتواند در انتخابات شركت كند و كانديداي مورد حمايت احمدي‌نژاد را شكست بدهد؟


از الان نبايد حرف از شكست دادن بزنيم. هيچ مسابقه مستمري وجود نداشته كه گروه‌ها در آن وزن‌كشي شده باشند. نبايد از اين زاويه وارد انتخابات شد. مانند سال 75-76 بايد رفتار كرد يعني بايد تلقي اين باشد كه انتخاباتي در پيش است ما هم بايد شركت كنيم. به احتمال زياد راي نمي‌آوريم شايد هم آورديم. از اين زاويه به نظر من خيلي خوب است افراد واجد صلاحيت هم هستند. پيشنهاد من آقاي دكتر نجفي است كه الان هم در شوراي شهر است.

دولتي‌ها با چه كانديدايي مي‌آيند. نظر سنجي‌هايي كه منتشر مي‌كنند بيانگر اين است كه هر فردي كه احمدي‌نژاد از او حمايت كند شانس بيشتري از اصولگرايان دارد اين كانديدا از نظر شما چه كسي خواهد بود؟


اين نظرسنجي‌ها را بايد در كوزه گذاشت، چرا كه به طور كلي در شرايط فعلي جواب نمي‌دهد. مساله ما بايد يك نگاه تحليلي باشد. از شواهد و قراين برمي‌آيد كه دولت اسبش را زين كرده، به گونه‌يي مي‌كوشند كه نهادهاي رسمي هم نتوانند كانديدايش را رد صلاحيت كنند. نامزد آنها هم خانوادگي و فرقه‌يي خواهد بود چرا كه اينها متكي به يك پايگاه اجتماعي ثابتي نيستند. قاعدتا آقاي مشايي است و اگر او نتواند بيايد حتما آدم‌هاي ديگري دارند كه بياورند من زياد آنها را نمي‌شناسم.
نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : انتخابات ریاست جمهوری 92 ,اصلاح طلبان ,کاندیدهای احتمالی , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 291 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1391 ساعت: 5:05