بررسی بیماری ایدز در نگاه دوم روزنامه اعتماد

ساخت وبلاگ

 

گفت‌وگوي «اعتماد» با دكتر عباس صداقت؛ رييس اداره كنترل ايدز وزارت بهداشت
 
سيماي ايدز در ايران
 


بنفشه سام‌گيس

طرح: جمال رحمتي


كارشناسان معتقدند كه پايه بسياري از رفتارهاي پرخطر جنسي يا اعتياد، از سنين كودكي و در خانواده‌ها شكل مي‌گيرد. بنابراين، خانواده‌ها مي‌توانند با حفظ ساختارهاي صحيح و مديريت بحران‌هاي فرزندان خود در كنترل رفتارهاي پر خطر اين گروه سني نقش موثري داشته باشند

تغييرات فراگيرشناسي ايدز معمولا ظرف شش ماه قابل مشاهده نيست زيرا اين بيماري كاملا مرتبط با الگوهاي رفتاري است و بايد زمان طولاني سپري شود تا تغييرات فراگير را مشاهده كنيم. چنانكه نتايج مطالعات نظام مراقبت نسل دوم با رصد وضعيت اپيدمي در كشور، تغييرات الگوي انتقال موج سوم را پيش بيني كرد


رييس اداره كنترل ايدز وزارت بهداشت، در حيطه كار خود محافظه‌كار نيست. در تمام ساعات شبانه‌روز و به تناسب عنوان شغلي كه دارد با چنان اطلاعات و اخباري مواجه است كه محافظه‌كاري براي او به يك تابلو تبديل شده است. اما زماني كه روبه‌روي آيينه رسانه قرار مي‌گيرد و مي‌داند كه تمام دانسته‌هايش كه الزاما هم به تام قابل بازگويي نيست، به گوش مردمي خواهد رسيد كه در اقشار گوناگون اجتماعي، فرهنگي، سني و سياسي قرار مي‌گيرند، كلمات را با وسواس خاصي گزينش مي‌كند. چندان هم تمايلي به ارائه آمار ندارد و جمله مصطلحش اين است كه «وقتي فردي در گوشه‌يي از كشور بشنود كه 20 هزار مبتلا به ايدز در ايران داريم، بايد چه كند؟ از شنيدن اين رقم خوشحال شود يا ناراحت؟ بترسد يا بلرزد؟ اين رقم خوب است يا بد؟» دكتر عباس صداقت، از اخباري در حوزه ايدز، وضعيت مصرف مواد مخدر و روابط جنسي پرخطر در كشور آگاه است. اما با اين حال، اظهاراتش همواره هشدار‌دهنده است. حتي اگر خالي از آن اخبار تلخ اما شنيدني باشد. هشدار براي ايمن ماندن از تيررس آنچه سال‌ها پيش طاعون قرن خوانده مي‌شد و امروز، فقط يك بيماري است. اما از آن رده كه رفتار، حضورش را رقم مي‌زند.



رييس مركز تحقيقات ايدز دانشگاه علوم پزشكي تهران آمار و درصدهايي از مبتلايان به ايدز ارائه داد از جمله اپيدمي ايدز بين زنان آسيب ديده و همچنين ميزان شيوع بيماري در ميان معتادان تزريقي خيابان خواب شهر تهران. اما اين آمار با آمار ارائه شده در گزارش مركز مديريت بيماري‌هاي وزارت بهداشت، مغايرت دارد. ممكن است درباره اين اعداد توضيح دهيد ؟


مركز تحقيقات ايدز هم در مطالعات خود، شهر تهران را محور قرار داده و گروه هدفي را در اين شهر انتخاب و بررسي مي‌كند. در عين حال و در تمام دنيا اطلاعات و آمار مربوط به رفتارهاي پرخطر، آسيب‌هاي اجتماعي يا معضلات اقتصادي پايتخت با ساير نقاط يك كشور متفاوت است زيرا حركات جمعيتي در پايتخت معمولا بسيار زياد بوده و موزاييكي از قوميت‌هاي مختلف است. تجمع عقايد و آداب و سنن و الگوهاي رفتاري مختلف را هم به مهاجر‌پذيري پايتخت بيفزاييد. بنابراين، كانون‌هايي دور از چشم عموم جامعه در پايتخت شكل مي‌گيرد كه معضلاتي دو چندان را رقم خواهد زد. ما در برنامه‌ريزي‌هاي كشوري معمولا ادعا مي‌كنيم كه تمام مداخلات‌مان مبتني بر شواهد است. طبيعي است كه شواهد بايد به صورت كشوري باشد و بايد اطلاعاتي درباره زنان آسيب ديده در سراسر كشور يا مصرف‌كنندگان مواد مخدر در سراسر كشور داشته باشيم تا برنامه استراتژيك را هم بر مبناي اپيدمي كشوري تدوين كنيم در عين حال كه همواره شهر تهران و كل كشور را در كنارهم مي‌بينيم زيرا پايتخت از كل كشور جداشدني نيست. البته در بسياري از مطالعات كشوري هم، مراكز تحقيقاتي به ما كمك مي‌كنند چنانكه مركز آموزش نظام مراقبت ايدز در كرمان در انجام مطالعه كشوري درباره اندازه‌گيري رفتارهاي پر خطر مصرف‌كنندگان مواد مخدر و همسران‌شان و زندانيان به ما كمك كرد و توانستيم اين مطالعه را هر دو سال يك‌بار تكرار كنيم. اما همين مركز اين حق را دارد كه وضعيت شيوع را در جمعيت كرمان هم رصد كند.

در آمارهاي سه ماهه‌يي كه منتشر مي‌شود، علت ابتلا بر اساس تفكيك گروه‌هاي سني به ويژه كودكان نامشخص است. حتي UNAIDS هم نمي‌داند كه اين كودكان از چه راهي مبتلا شده‌اند. وقتي تفكيك علت ابتلا مشخص نيست چگونه مي‌توان باقي جمعيت سالم را پناه داد؟


اين اطلاعات در گزارش‌هاي ما موجود است اما انتشار عمومي برخي اطلاعات با اهداف ما كه برنامه‌ريزي و تصميم‌سازي است همخواني ندارد، علاوه بر آنكه شايد تمام اطلاعات براي مردم مفيد نباشد و صرفا براي سياست‌گذاران يا برنامه‌ريزان مفيد باشد. البته بررسي علت ابتلاي كودكان به ايدز به ما نشان داد كه آنها از طريق انتقال خون يا فرآورده خوني يا اعتياد تزريقي يا سواستفاده جنسي مبتلا نشده‌اند در عين حال كه آمار ما تجميعي و محصول جمع‌آوري گزارش‌ها از ابتداي سال 65 تا پايان سال 90 است.

اما شما تفكيك سالانه هم داريد.

آمار كودكان مبتلا مربوط به كل موارد ثبت شده ايدز است و تعدادي از اين موارد به همان زماني بازمي‌گردد كه هنوز استراتژي خون سالم در كشور ايجاد نشده بود و تعدادي از بيماران هموفيلي از طريق مصرف فرآورده خون آلوده مبتلا شدند. آمار كودكان ما هم شامل تعدادي از اين بيماران است كه ممكن است امروز فوت كرده يا در سن كودكي نباشند در حالي كه در زمان شناسايي در گروه سني صفر تا 4 سال بودند.

هيچ احتمالي نداريد كه كودكان كار و خيابان مبتلا به ايدز باشند؟

مطالعه درباره كودكان خياباني شهر تهران به سفارش وزارت بهداشت و با حمايت مالي و فني وزارت بهداشت انجام شد اما مجري طرح، مركز تحقيقات ايدز بود. ما هم از نتايج آن مطالعه مطلعيم اما 140 كودك مبتلا در گروه نوزادان آلوده شده از طريق مادران قرار مي‌گيرند و ابتلاي كودك و نوزاد بسيار متفاوت است. كودكان كار و خيابان به كدام يك از خدمات سلامت دسترسي دارند كه به خدمات پيشگيري از ايدز دسترسي داشته باشند؟ متاسفانه نظام سلامت جامعي جز براي مقاصد تحقيقاتي فعال نيست. به عنوان نمونه ما براي بررسي وضعيت كودكان كار و خيابان شهر تهران، صرفا مطالعه‌يي در يك بازه زماني سه ماهه را طراحي مي‌كنيم و جمعيت هدف 600 نفري هم شناسايي شده اما بعد از تكميل پرسشنامه و آزمايش، همه‌چيز تمام مي‌شود.

مگر كودكان كار و خيابان از گروه‌هاي هدف 58 مركز ديده ور و برنامه سالانه ديده وري نيستند؟

نظام مراقبت، اپيدمي ايدز را رصد مي‌كند. نظام مراقبت نسل دوم ايدز هم فعال است كه اطلاعات جامعي از جمع‌آوري موارد ثبت شده به دست مي‌دهد و ادعا مي‌كنيم كه از نخستين كشورهاي منطقه هستيم كه نظام مراقبت نسل دوم ايدز را پياده كرديم و آمار سه ماهه موارد جديد ابتلا هم حاصل فعاليت همين نظام است. جمع‌آوري و تحليل گزارش پايگاه‌هاي ديده وري و بررسي نتايج مطالعات بيولوژيك رفتاري و مقايسه اين نتايج با سال‌هاي، قبل از اجزاي نظام مراقبت نسل دوم ايدز است. در عين حال كه وضعيت ابتلاي همزمان سل و ايدز و ابتلاي همزمان بيماري‌هاي آميزشي و ايدز هم رصد مي‌شود اما ديده وري زماني مفهوم دارد كه شما در يك نقطه تور ماهيگيري بيندازيد و وضعيت همان منطقه را بررسي كنيد. اين كار درباره راننده‌هاي ترانزيت انجام شده و در گلوگاه‌ها و گاراژها پايگاه ديده ور فعال است و در مقاطع مشخصي مثل خرداد و تير هر سال وضعيت ابتلاي رانندگان بررسي مي‌شود چنانكه درباره زندانيان هم همين اقدام جاري است اما براي كودكان خياباني گلوگاهي وجود ندارد زيرا آنها در سطح شهر پخش شده‌اند. از سويي شبكه‌هاي مستقر در مراكزي كه زنان آسيب پذير و معتادان خياباني به آنها دسترسي پيدا كرده‌اند گلوگاه ماست. مثل مراكز گذري كاهش آسيب اعتياد، سرپناه‌هاي شهرداري و مراكز مشاوره ويژه زنان آسيب‌پذير.

كودكان كار و خيابان هم در مراكز بهزيستي سازماندهي و مستقر مي‌شوند. دو خانه كودك هم در شهر تهران فعال است علاوه بر آنكه انجمن‌هاي غيردولتي هم براي حمايت از كودكان كار فعاليت مي‌كنند و اين مراكز در مناطق آسيب‌زا ايجاد شده و كودكان آسيب ديده هم به اين مراكز مراجعه مي‌كنند.

ما در مطالعات آتي حتما به سرپناه‌هاي كودكان مراجعه مي‌كنيم. الگوي كودك خياباني در كشور ما متفاوت است. آنها اغلب داراي خانواده‌اند و بي‌خانمان نيستند. امروز سر اين چهارراه ايستاده‌اند اما فردا سر چهارراه ديگري مي‌ايستند كه كمتر در معرض دستگيري باشند.

مركز تحقيقات ايدز چطور به اين كودكان دسترسي پيدا كرده كه آنها را مورد مطالعه قرار داده و نتايج قابل توجهي هم به دست آورده؟


اين مطالعه مقطعي بود اما ديده وري زماني ارزش پيدا مي‌كند كه تكرارشونده باشد.

چرا تكرار نمي‌شود؟


در برنامه داريم كه در سال 92 تكرار شود.

اما ساير گروه‌ها هر سال مورد مطالعه قرار مي‌گيرند.

ديده وري با مطالعه رفتاري بيولوژيك متفاوت است زيرا انتظار نداريم كه يك رفتار هر سال تغيير كند.

شما در بررسي تعداد مبتلايان و شيوع ابتلا با كاهش يا افزايش مواجه نشده‌ايد؟

در مطالعه سرولوژيك رفتاري (مطالعاتي كه وضعيت عفونت ايدز را در گروه‌هاي پرخطر و رفتار آنها، بررسي مي‌كند) درباره انجام رفتار پر خطر هم سوال مي‌شود اما در بررسي شيوع، فقط نتايج ديده وري سالانه را اندازه‌گيري مي‌كنيم كه بررسي ما درباره كودكان خياباني هم مطالعه سرولوژيك رفتاري بوده كه بسيار سخت، زمانبر و پر هزينه است. هدف ما از ديده وري، پيدا كردن موارد جديد نيست بلكه مي‌خواهيم اپيدمي را در كشور به درستي رصد كنيم. بر اساس نتايج همين نظام مراقبت فكر مي‌كنيم كه بايد مطالعات مان را درباره زنان آسيب پذير افزايش دهيم. در عين حال كه ما سرچشمه بي‌انتها از منابع مالي نداريم.

اما رييس مركز مديريت بيماري‌ها مي‌گويد كه دولت تمام اعتبارات درخواستي را تامين مي‌كند زيرا كنترل ايدز براي دولت بسيار اهميت دارد.

حتما همين‌طور است اما يكي از اصول هر برنامه، اولويت‌بندي است كه با همين اولويت‌ها بايد تعيين كنيم كه منابع موجود را چگونه مديريت كنيم.

حالا شواهدي داريد كه گروه زنان آسيب‌پذير را بايد در اولويت رصدهايتان قرار دهيد؟

شواهد نظام مراقبت به ما مي‌گويد كه بايد مطالعات‌مان درباره الگوي انتقال جنسي و زنان آسيب‌پذير پررنگ‌تر از سه سال قبل كه نخستين هشدارها درباره شيوع موج سوم ايدز مطرح شد، باشد. در آمار سه ماهه نيز اعلام مي‌كنيم كه چند درصد از موارد شناسايي، از طريق رفتارهاي جنسي يا تزريق مبتلا شده‌اند.

تلقي جامعه اين است كه افراد مبتلا متاهل هستند. آمار شما نيز اين را تاييد مي‌كند؟


آمار ما چنين چيزي را القا نمي‌كند. شايد تلقي و باور شما چنين باشد. زيرا در اين آمار علت ابتلا به تفكيك اعلام مي‌شود علاوه بر آنكه مكرر هشدار مي‌دهيم كه گروه هدف ما جوانان و نوجوانان هستند زيرا 46 درصد از موارد ثبت شده در گروه سني 25 تا 35 سال بوده‌اند.

پس چرا تفكيك تاهل و تجرد در آمارها قيد نمي‌شود در حالي كه مي‌تواند هشدار موثري باشد؟

هشدارها در تحليل اين آمار وجود دارد. اين آمار صرفا براي اعلام عمومي است. متاسفانه خبرنگاران فقط به عدد و رقم علاقه‌مند هستند. يك فرد ساكن حاشيه شهرهاي محروم كشور كه تحصيلات دانشگاهي هم ندارد بايد از شنيدن آمار 20 هزار مبتلا به ايدز در ايران خوشحال شود يا ناراحت شود يا نگران شود آن هم در حالي كه دختر يا پسر دانشجويي دور از خانه دارد؟ اين عدد خوب است يا بد؟ بترسد يا بلرزد؟ خبرها بهتر است حاوي پيام‌هايي براي افزايش آگاهي جوانان، نوجوانان و خانواده‌هاي آنها درباره راه‌هاي پيشگيري از ايدز باشد.

به نظر مي‌رسد صرفا خانواده‌ها در معرض خطر نيستند، آيا واقعيتي كه اتفاق مي‌افتد چيز ديگري است؟

من يك كارشناس ايدز هستم و اين را قبول ندارم زيرا جامعه چنين تصوري ندارد. ما در برگه‌هاي آموزشي‌مان بارها هشدار داده‌ايم كه ايدز از طريق اعتياد تزريقي و ارتباط جنسي منتقل مي‌شود و تاكيد كرده‌ايم كه جوانان و نوجوانان از روابط جنسي خارج از چارچوب خانواده پرهيز كنند و نسبت به يك همسر و يك شريك جنسي وفادار باشند. جامعه امروز مي‌داند كه آسيب‌هاي اجتماعي جوان و نوجوانان‌شان را تهديد مي‌كند. بايد بر چگونگي پاسخ خانواده‌ها به اين نگراني سرمايه‌گذاري كنيم زيرا كه خانواده‌ها فقط بلدند نگران باشند اما هيچگاه مديريت اين نگراني را ياد نگرفته‌اند.

ولي خانواده‌ها بي‌خبرند و نگران هم نيستند در حالي كه واقعيت، همچنان در جريان است؟

به همين دليل يكي از نقاط كليدي ما خانواده است. كارشناسان معتقدند كه پايه بسياري از رفتارهاي پرخطر جنسي يا اعتياد، از سنين كودكي و در خانواده‌ها شكل مي‌گيرد. بنابراين، خانواده‌ها مي‌توانند با حفظ ساختارهاي صحيح و مديريت بحران‌هاي فرزندان خود در كنترل رفتارهاي پر خطر اين گروه سني نقش موثري داشته باشند.

آيا در شش ماه دوم امسال هشدارهاي جديدي درباره وضعيت مبتلايان ايدز يا افراد در معرض خطر مشاهده كرديد؟

تغييرات فراگيرشناسي ايدز معمولا ظرف شش ماه قابل مشاهده نيست زيرا اين بيماري كاملا مرتبط با الگوهاي رفتاري است و بايد زمان طولاني سپري شود تا تغييرات فراگير را مشاهده كنيم. چنانكه نتايج مطالعات نظام مراقبت نسل دوم با رصد وضعيت اپيدمي در كشور، تغييرات الگوي انتقال موج سوم را پيش بيني كرد و تقويت مراكز مشاوره ويژه زنان آسيب پذير و افزايش 10 مركز در برنامه امسال ما قرار گرفت كه بتوانيم اين واحدها را به 33 مركز برسانيم. اما يكي ديگر از برنامه‌هاي نظام مراقبت نسل دوم، توجه بيشتر به برنامه مراقبت بيماري‌هاي آميزشي است كه امروز مشكل تمام كشورهاي دنياست زيرا معمولا مبتلايان به بيماري‌هاي آميزشي، افرادي با رفتارهاي پرخطر هستند كه براي درمان به بخش خصوصي مراجعه مي‌كنند و بخش خصوصي هم معمولا ارتباط قوي با برنامه‌هاي كشوري ندارد. اميدواريم كه بتوانيم به زودي نظام مراقبت بيماري‌هاي آميزشي را با همكاري بخش خصوصي اجرا كنيم. پيش‌نويس سياستنامه ادغام خدمات سلامت باروري و برنامه‌هاي كنترل ايدز را هم تهيه كرده‌ايم كه به جرات مي‌گويم براي نخستين بار است در حوزه كشورهاي منطقه شمال آفريقا و شرق مديترانه، اجرا مي‌شود و هدف اصلي آن، كاهش انتقال مادر به نوزاد است كه از جمله تعهدات ايران در مجمع عمومي سازمان ملل بوده و تمام كشورها براي اجراي برنامه جامعي در اين زمينه متعهد شدند. به زودي برنامه عملياتي اين سياستنامه را براي حداقل 10 استان منتخب تدوين كرده و فاز آزمايشي را آغاز مي‌كنيم تا مادران باردار ساكن در مناطق پرخطر يا در معرض خطر، دسترسي بيشتري به خدمات سلامت باروري و برنامه ايدز داشته و با تشخيص زودرس، نوزاد سالمي به دنيا بياورند علاوه بر آنكه بارداري ناخواسته در اين گروه كاهش يابد.

تا پنج سال قبل، نيازي به ايجاد و توسعه مراكز يا ساير اقدامات نبود. آيا آمارها هشدار خاصي در خود داشته كه چنين تغييراتي را در برنامه‌ها پيش گرفته‌ايد؟

از آنجا كه تغيير مسير و تغيير الگو در ايدز بسيار سريع اتفاق مي‌افتد ما هم بر اساس هشدارهاي نظام مراقبت پيش مي‌رويم. پيش‌بيني‌هاي نظام مراقبت به ما اعلام كرد كه الگوي انتقال بيماري در حال تغيير است و تعداد زيادي از مبتلايان جديد، از طريق روابط جنسي به ويروس ايدز آلوده شده‌اند. در پي چنين هشداري از يك سو بايد دسترسي گروه‌هاي در معرض خطر را به خدمات مشاوره افزايش دهيم و از سويي بايد اطلاع‌رساني را ادامه دهيم علاوه بر آنكه بايد برنامه جامعي براي ارتقاي سلامت باروري زنان در كل كشور داشته باشيم. توجه به زنان آسيب‌پذير كار بسيار مهمي بود زيرا اين زنان در پي حفظ سلامت خودشان نيستند و معمولا با همسر يا خانواده معتاد زندگي مي‌كنند و فاقد ساختار هرمي مناسبي از نظر خانوادگي هستند. ما بايد دسترسي اين زنان به خدمات سلامت را افزايش مي‌داديم به گونه‌يي كه هم امكان مراجعه آنها به مراكز درماني و مشاوره فراهم شود و هم احساس نياز به اين مراجعه را در آنها ايجاد كنيم. وزارت بهداشت تا امروز، حدود 280 كلينيك مثلثي و 190 مركز مشاوره بيماري‌هاي رفتاري در تمام استان‌هاي كشور ايجاد كرده كه تمام خدمات اين مراكز، رايگان، داوطلبانه و محرمانه است علاوه بر آنكه شماره تلفن تمام مراكز مشاوره در مركز اطلاعات 118 ثبت شده و شهرداري تهران هم نسبت به تبليغ رايگان هشدارهاي پيشگيرانه در ايستگاه‌هاي مترو موافقت كرد. شركت‌هاي مسافربري رجاء هم قول داد كه انيميشن‌هاي ما در مونيتورهايشان پخش شود و در پي موافقت سازمان هواپيمايي كشوري، نشريه پرواز ماهان هم يك صفحه به ايدز اختصاص داده است. اما اين اقدامات فقط بخشي از گروه‌هاي جامعه را درگير مي‌كند. ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه نمي‌توانيم به راحتي درباره هر مساله‌يي صحبت كنيم.

اقدام وزارت بهداشت در مقابل حذف ضميمه ايدز از كتاب سال اول دبيرستان از سوي وزارت آموزش و پرورش چه بود؟


وزارت آموزش و پرورش يك وزارتخانه مستقل است كه زيرنظر وزارت بهداشت نيست. در آموزش و پرورش تابوهايي درباره ايدز و اعتياد وجود دارد اما قصد ما صحبت كردن از ايدز و اعتياد با دانش‌آموزان نبوده بلكه از وزارت آموزش و پرورش مي‌خواهيم كه مهارت‌هاي زندگي را به دانش‌آموز ياد بدهد تا او بتواند بد و خوب را تشخيص داده و بفهمد كه اين رفتار، ناهنجار است و به آن رفتار پاسخ منفي بدهد و مديريت بحران‌هايش را ياد بگيرد. وقتي دچار بحران عاطفي، تحصيلي، روحي يا اقتصادي مي‌شود و نمي‌تواند با خانواده‌اش گفتماني داشته باشد، به دنبال راه‌حل بحران خود در كشيدن سيگار و تجربه مواد مخدر نباشد. ما انتظار نداريم كه آموزش و پرورش به طور شفاف درباره ايدز، اعتياد و راه‌هاي پيشگيري از آن صحبت كند. ما ايراني هستيم. آيا من چنين آموزشي را براي دختر خودم مي‌پسندم؟ من احساس مي‌كنم كه آموزش و پرورش دچار يك نگراني از ورود به اين مقوله شده و صورت مساله را پاك كرده است.

اما در برنامه كشوري ايدز تمام دستگاه‌ها موظف به كمك به كنترل، كاهش و پيشگيري ايدز شده‌اند.


برنامه استراتژيك به تمام دستگاه‌ها ابلاغ شده و آموزش و پرورش هم مي‌گويد كه برنامه مهارت‌هاي زندگي را براي پيشگيري از ايدز اجرا مي‌كند. اما از نظر ما اين برنامه كاربردي نيست زيرا يك درس اختياري است و تمام مدارس مجبور به ارائه آن نيستند و مربي مجرب هم به تعداد مدارس نداريم و درس هم نمره ندارد و بنابراين دانش‌آموزان هم آن را جدي نمي‌گيرند. ما به‌شدت نگران ناآگاهي دانش‌آموزان نسبت به اهميت مديريت اين بحران‌ها هستيم.

چطور يك دانش‌آموز هنوز به مرحله درك اهميت اين بحران‌ها نرسيده؟

به همين دليل كه بحران را نمي‌شناسد و پيامد آن را نمي‌داند در حالي كه بايد بياموزد كه اين رفتار ضدارزش است.

اگر نمي‌داند ضد ارزش است چرا آن را پنهان مي‌كند و به خفا مي‌رود؟

تمام نوجوانان به اين سمت نمي‌روند اما آنها كه مي‌روند از ساده‌ترين راه براي تخليه خود استفاده مي‌كنند.

اين نگراني درباره دانشجويان هم وجود دارد؟

در دانشگاه‌ها برنامه‌هاي ما كمي بهتر پيش مي‌رود زيرا تجربه تشكيل هسته‌هاي دانشجويي را داريم و دانشجويان ياد گرفته‌اند كه در قالب گروه‌هاي همسان، مخاطرات ايدز و اعتياد را به هم كلاسي شان آموزش دهند. در تمام دانشگاه‌هاي بزرگ كشور هم دفاتر مشاوره دانشجويي فعال است اما از سويي خطر در دانشگاه‌ها شايد به مراتب بيشتر باشد زيرا دانشجو از چارچوب قبلي خود خارج و مستقل‌تر شده و در بعضي موارد، دور بودن از خانه را براي نخستين بار تجربه مي‌كند و اتفاقا به همين دليل، قدم در محافلي مي‌گذارد كه براي ما نگران‌كننده است. با اين حال زمينه‌هاي تربيتي و خانوادگي دانشجويان تا حد زيادي به ما كمك مي‌كند اما فراموش نكنيم كه ايدز، فلج اطفال يا سرخك نيست كه با يك بسيج همگاني واكسيناسيون، تمام جمعيت مصون شوند.

از سال گذشته مراكز گذري كاهش آسيب اعتياد نسبت به الگوي مصرف مواد و مصرف همزمان مخدرها و محرك‌ها و تركيب تزريق و مصرف استنشاقي هشدار دادند. اين تغيير تا چه حد در افزايش ايدز موثر است؟

يكي از پيام‌هاي نظام مراقبت همين بود كه با وجود شواهد دال بر تغيير الگوي مصرف اما همچنان اعتياد تزريقي، مهم‌ترين موتور پيش برنده اپيدمي ايدز در كنار روابط جنسي است و به تمام نهادهاي مسوول هشدار مي‌دهد كه نبايد از برنامه‌هاي كاهش آسيب غافل شويم و به فكر كاهش بودجه براي كنترل اعتياد تزريقي نباشيم. هرچند كه نتايج حاصل از تداوم برنامه كاهش آسيب در زندان‌ها به ما نشان مي‌دهد كه شتاب سرعت شيوع ايدز بين مصرف‌كنندگان مواد مخدر كند شده اما نتايج رصد ما هم اعلام مي‌كند كه موتور اپيدمي ايدز همچنان از طريق اعتياد تزريقي و انتقال جنسي فعال است. ما هم تحليل همكاران مراكز گذري كاهش آسيب اعتياد را تاييد مي‌كنيم و شيوع مصرف روانگردان‌ها زياد شده است و علاوه بر آثار مخربي كه بر روح و روان فرد مي‌گذارد و فرد را به سوي روان‌پريشي سوق مي‌دهد، رفتارهاي جنسي را هم افزايش داده كه مهم‌ترين عامل غيرمستقيم در ابتلا به ايدز است.

وضعيت اپيدمي ايدز را در زنان آسيب‌ديده، مادران باردار و معتادان تزريقي چگونه مي‌بينيد؟

آخرين برآورد ما از اپيدمي در زنان آسيب‌پذير حدود 5 درصد بود و قصد برنامه مداخلاتي هم اين است كه شيوع در اين گروه از اين رقم بالاتر نرود. اين عدد در معتادان تزريقي طبق آخرين آمار حدود 15 درصد است و همچنان بر تداوم برنامه كاهش آسيب تاكيد داريم كه با حفظ اين رقم از مواجهه با موج دوم بيماري و انتقال از اعتياد تزريقي ممانعت كنيم در عين حال كه بايد مراقب دور ماندن از ورود به موج سوم باشيم. در ميان مادران باردار هم شيوع بيماري خيلي بالا نيست و كمتر از نيم درصد است و برنامه پيشگيري از ابتلاي مادران باردار را در دست اجرا داريم.
 
 
 
بيماران مبتلا به ايدز از زندگي خود و نگاه مردم مي‌گويند:
 
بيماري را تحمل مي‌كنيم در تنهايي
 
فاطمه رمضانيان

38 ساله است، ريزنقش و شكننده. در نگاه اول شايد متوجه سن و سالش نشوي و حتي حدس هم نزني كه مادر كودكي هفت ساله باشد، اما احساس خواهي كرد كه بار سختي بر شانه‌هاي نحيفش سنگيني مي‌كند كه اينچنين ساكت و در خود شكسته كنارت نشسته. نگاهش را كه براي گفت‌وگو بالا مي‌آورد حتي لبخندي كه به لب نشانده قادر به پرده‌پوشي گلايه نگاهش نيست. شايد داغي كه پنج سال است بر دل دارد تازه شده. لحني آرام و شمرده دارد.

مي‌گويد 5 سال است كه به ايدز و هپاتيت c مبتلا شده. سه سال پس از ازدواج با مردي كه خواسته و دانسته اين بيماري‌ها را به همسرش، زني كه فرزند او را در رحم داشت، منتقل كرد: «مي‌دانست كه بيمار است، هم خودش و هم خانواده‌اش در جريان بودند اما چيزي به من نگفتند. تحقيقات قبل از ازدواج چيزي را نشان نداد. تازه يك سال بود كه به خانه جديد نقل مكان كرده بودند و اهل محل مي‌گفتند اين پسر را اصلا در كوچه نمي‌بينند. اين يك سال را در زندان بود. همان جايي كه از طريق سرنگ آلوده مبتلا شده بود.»

اكنون هفت ماه است كه متاركه كرده در حالي كه همسر سابقش بار ديگر در زندان است. از روزهاي كابوس مانند زندگي مشترك، همين بس كه همسرش حتي امكان مصرف دارو را از او دريغ مي‌كرد: «مي‌گفت تازه همدرد شده‌ايم. عين خيالش نبود كه بيمار هستيم و نيازمند درمان. به جايي رسيده بودم كه پزشكم، داروها را داخل كيسه زباله كنار در خانه‌ام مي‌گذاشت تا بردارم و استفاده كنم. حالا دو سال است كه به جرم دزدي در زندان است و هفت ماه است كه از او جدا شده‌ام.»

شاغل است و دختر كوچكش را به تنهايي بزرگ مي‌كند. خانواده‌اش در جريان بيماري نيستند. مي‌گويد روزي كه به بيماري‌اش پي برد در راهروي سازمان انتقال خون ضجه مي‌زد. شش ماه را در بي‌خبري و افسردگي گذراند و با روژلب، روي ديوار و شيشه و آينه، پاپيون قرمز كشيد. شايد بزرگ‌ترين معجزه اين بود كه فرزند بي‌گناهش از ابتلا، جان به در برد: «پزشكم مي‌گفت چون سزارين كرده‌يي و كودك را از شير خودت تغذيه نكرده‌يي مبتلا نشده. حالا هم نمي‌داند كه مادرش مبتلاست. براي كنترل بيماري كه مي‌روم، فكر مي‌كند از طرف محل كارم مجبورم كه بروم. اما هر وقت داروهايم را تزريق مي‌كنم و تا دو روز بعد از آن در تب مي‌سوزم، مي‌ترسد و گريه مي‌كند.»

خسته نيست، اما از برخورد اطرافيان رنجيده. خانواده‌اش در جريان نيستند و مطمئن است اگر صاحب كارش از بيماري‌اش مطلع بود، كارش را از دست مي‌داد. براي مراجعه به دندانپزشكي مجبور است با 10 مطب تماس بگيرد تا دست آخر، يكي راضي به ارائه خدمات به بيمار مبتلا به ايدز باشد. مدت‌هاست كه به آرايشگاه نرفته و خاطره‌يي دارد كه به سختي آزرده‌اش كرده: «نزديك محل كارم، گوشه پارك، زني گدايي مي‌كرد. مقداري از غذاي خودم برايش بردم. ناگهان خانمي خودش را به من رساند و گفت برو زود دستت را ضدعفوني كن. از كجا معلوم كه ايدز نداشته باشد؟ گفتم چرا فكر مي‌كني از اين راه كسي مبتلا مي‌شود؟ متاسفانه نگاه مردم ما اين گونه است.»

از بخشش مي‌پرسم و مي‌دانم كه سوالم بيهوده است. نه او مردي را كه بيمارش كرده مي‌بخشد و نه بسياري زنان ديگر كه توسط شوهرشان آلوده شده‌اند. زناني كه بارها شماره‌هايشان را به دست مي‌آورده و بيماري شوهرش را به آنها هشدار مي‌داده. كلام آخر آنچنان قاطع است كه جاي حرف باقي نمي‌گذارد: «نمي‌بخشم و اميدوارم هرگز چشمم به چشمش نيفتد كه به ياد بياورم با من و زندگي‌ام چه كرد.»



چرا راه‌هاي انتقال موج سوم، تابو شده؟


فروزان رحيم دوست، مدير انجمن احياي ارزش‌ها، حمايت و ياري آسيب ديدگان اجتماعي در گفت‌وگو با «اعتماد»، با وجود تاييد افزايش آمار ابتلا به ايدز از طريق ارتباط جنسي محافظت نشده، اين آمار را تنها مربوط به مبتلايان شناسايي شده مي‌داند و مي‌گويد: «بيماران بسياري هستند كه يا خود را معرفي نكرده‌اند يا همچنان از ابتلاي خود به ايدز بي‌خبر هستند.»

به عقيده رحيم دوست، جامعه با فقدان آموزش كافي در اين زمينه مواجه است و تا زماني كه افراد نسبت به اين بيماري در جهل به سر مي‌برند، به طور طبيعي قادر به مراقبت از خود نخواهند بود. علاوه بر اينكه ميزان احتمال ابتلا به ايدز با وارد شدن به حوزه شخصي انسان‌ها پررنگ و خطرناك‌تر است.

وي در پاسخ به «اعتماد» مبني بر تاثير تابو بودن روش انتقال موج سوم در ميزان ابتلا به اين بيماري مي‌گويد: :عوامل متعددي دست به دست هم مي‌دهند و مهار و كنترل ايدز را سخت مي‌كنند. در جامعه ما مسائلي با عنوان حريم براي افراد مشخص شده كه آموزش اين مسائل را سخت مي‌كند. يك معتاد به راحتي اعتياد و حتي طول مدت حبس خود را عنوان مي‌كند، اما درباره روابط جنسي‌اش گاه حتي دست به انكار مي‌زند، چه رسد كه عنوان كند از اين راه ناقل ويروس ايدز شده. اين يعني انتقال از طريق جنسي در جامعه ما تابو است اما اعتياد و ساير راه‌هاي انتقال نه.»

مدير انجمن احياي ارزش‌ها، با اشاره به اينكه افراد به درستي در اين باره آموزش نمي‌بينند تا براي حفظ سلامت جامعه از خود محافظت كنند، از نبود تمايل خانواده‌ها به صحبت با فرزندان در اين گونه موارد خبر مي‌دهد: «والدين ايراني گفت‌وگو درباره اين مسائل در حريم خانواده را شايسته نمي‌دانند و «حيا» مانع از صحبت درباره اين مسائل مي‌شود. آموزش علمي و منطقي تنها راه گذر از خطر به ويژه در سنين پايين است. كمرنگ شدن ترس در جامعه و مدارس مي‌تواند آهسته آهسته به خانواده‌ها هم سرايت كند.»



تعداد مردان مبتلا برابر با تعداد زنان است

رحيم دوست در پاسخ به «اعتماد» در رابطه با تعداد كنوني مبتلايان به ايدز، اين آمار را با استناد به آخرين اعلام وزارت بهداشت، 24 هزار نفر مي‌داند، اما با توجه به وجود مبتلاياني كه بيماري خود را اعلام نكرده يا از ابتلاي خود بي‌خبر هستند، مي‌گويد: «24هزار نفر، آماري خوشبينانه است. اگر بخواهيم نزديك به حقيقت صحبت كنيم لازم است اين آمار بالاتر شود. در عين اينكه هرگز نمي‌توان رقم دقيقي از تعداد مبتلايان اعلام كرد.»

رحيم دوست، با اشاره به اينكه كارشناسان همواره تعداد مردان مبتلا به ايدز را بيشتر از زنان مي‌دانند، اظهار مي‌دارد: «تعداد مردان مبتلا اگر كمتر نباشد، حداقل برابر با تعداد زنان است.»

به عقيده وي هر مرد مبتلا به ايدز در خوشبينانه‌ترين حالت ممكن، حداقل يك زن را به عنوان همسر در كنار خود دارد. اما در حقيقت يك مرد ناقل ويروس اچ‌اي وي، ممكن است تعداد ديگري را مبتلا كند به عنوان مثال، بسياري از زنان تحت حمايت موسسه احياي ارزش‌ها، زناني هستند كه تازه پس از فوت همسر مبتلا به ايدز، جرات ابراز بيماري و آغاز درمان خود را يافته‌اند يا مجبور به انجام آزمايش شده و در نهايت پي به بيماري خود برده‌اند.

دولت، هزينه درمان بيماران را مي‌پردازد

مدير انجمن احياي ارزش‌ها، درباره ميانگين سني مبتلايان مي‌گويد: «ميانگين سني بين 25 تا 30 سال اعلام شده اما در حال حاضر تعدادي كودك مبتلا به ايدز نيز وجود دارد اما حتي درباره تفكيك سني مبتلايان هم آمار دقيقي اعلام نشده است.»

وي همچنين هزينه‌هاي درمان مبتلايان به اين بيماري را رقمي در حدود يك ميليون تومان در ماه تخمين مي‌زند كه اين رقم از سوي دولت تامين شده و تاكيد مي‌كند خوشبختانه بيماران ايراني هزينه‌يي براي درمان خود نمي‌پردازند در حالي كه در بسياري از كشورها مانند تركيه، تقبل هزينه‌هاي درمان برعهده بيمار است.

رحيم دوست بزرگ‌ترين مشكل مبتلايان به اين بيماري را در حال حاضر، تابو بودن اين بيماري در جامعه و تبعيض مي‌داند و با اشاره به تهمت‌هايي كه به سبب اين بيماري زندگي افراد را تحت‌الشعاع خود قرار مي‌دهد، مي‌گويد: «مبتلايان معتقدند آسيبي كه از نگاه جامعه بر پيكر آسيب‌پذير آنها وارد مي‌شود، بيش از لطمه‌هاي خود بيماري است. برخورد مراكز بهداشتي و پزشكي، برخورد خوبي نيست. ما به مبتلايان آموزش مي‌دهيم در مراكز بهداشتي بيماري خود را پنهان نكنند، اما كم نبوده تعداد دفعاتي كه اين افراد را با شنيدن نام ايدز از مطب بيرون فرستاده‌اند. برخي مدارس از ثبت نام كودكان مبتلا به ايدز امتناع مي‌كنند. حتي نگاه تحصيلكردگان و فرهنگيان جامعه به اين بيماري همچنان با ترس و دوري كردن همراه است.»

وي روند تشخيص سريع را براي مقابله با اين بيماري بسيار موثر مي‌داند و تاكيد مي‌كند كه بيماران در وضعيت روحي مطلوب همراه با خودتلقيني مثبت، تغذيه درست و مصرف صحيح دارو مي‌توانند عمر طبيعي خود را سپري كنند. اما به محض از دست دادن آرامش يا در دسترس قرار نگرفتن دارو، با ضعف سيستم ايمني مواجه مي‌شوند و اين مي‌تواند به كاهش مقاومت بدن، افت ميزان CD4 خون و در نهايت، كاهش طول عمر بيمار منتهي شود.

سهم آلودگي از طريق مصرف فرآورده‌هاي خوني آلوده و انتقال بيماري از مادر باردار به جنين در حال حاضر، به گفته مدير انجمن احياي ارزش‌ها بسيار كمرنگ شده است. فرآورده‌هاي خوني به‌شدت كنترل مي‌شود و زنان مبتلا به ايدز در صورت بارداري به سرعت تحت آزمايش قرار مي‌گيرند كه در صورت مثبت بودن نتيجه آزمايش، دوره درمان دارويي آغاز خواهد شد و از زايمان طبيعي خودداري شده و پس از تولد كودك از طريق سزارين، به مادر آموزش داده مي‌شود كه به هيچ‌وجه كودك را از شير خود تغذيه نكند. اين مراقبت‌ها ميزان ابتلاي نوزاد به ايدز را 95 الي 99 درصد كاهش داده است.

به گفته رحيم دوست، اعتياد تزريقي و سرنگ مشترك و روابط جنسي محافظت نشده بيشترين سهم علت ابتلا به ايدز را به خود اختصاص داده‌اند. سابق بر اين، استفاده از سرنگ مشترك بيشترين سهم ابتلا به ايدز را داشته اما اخيرا اين راه به دليل تغيير الگوي مصرف مواد مخدر و كاهش اعتياد تزريقي رو به كاهش گذاشته و جاي خود را به پيشرفت فاز انتقال از راه جنسي سپرده و تغيير الگوي مصرف مواد مخدر و شيوع مصرف روان گردان‌ها نيز احتمال روابط جنسي محافظت نشده و پرخطر را افزايش مي‌دهد.



اگر خدا مرا دوست نداشت، اين بيماري را به من نمي‌داد

زني 45 ساله است. علت ابتلاي خود را استفاده نكردن از تيغ اصلاح مي‌داند اما ادامه مي‌دهد كه يك سال و 4 ماه هم مواد مخدر مصرف كرده است. مي‌گويد كه پيش از ابتلا به بيماري، از همسر اولش جدا شده و زمان تشخيص بيماري با همسر دومش زندگي مي‌كرده است.

چشم‌هايش از برق خوشحالي مي‌درخشد وقتي از لحظه‌يي مي‌گويد كه آزمايش ايدز همسر دومش منفي بود: «آنقدر كه من خوشحال شدم، همسرم نشد. پس از آن به اصرار خودم از او جدا شدم. نمي‌توانستم هر لحظه اضطراب ابتلاي او را تحمل كنم. اين روزها كه تنها هستم دلم مي‌خواهد همسري مثل خودم داشته باشم.»

مدت‌هاست با بيماري‌اش كنار آمده. در اين روزها كه حتي تنها خواهرش نيز با او كنار نيامده، باشگاه مثبت ورامين، برايش حكم خانه دوم را دارد. مي‌گويد: «اين بيماري مال من است. مثل خون در رگ‌هاي من جاري است و هر جا بروم آن را همراه خودم مي‌برم. اين بيماري مال من است و من به هيچ كس كاري ندارم. رفتار پرخطر ندارم و مجبور هم نيستم با كسي در اين باره صحبت كنم. مي‌دانم كه اگر خدا مرا دوست نداشت اين بيماري را به من نمي‌داد.»



كاش سرطان داشتم

خانمي خانه‌دار و 35 ساله است. زني ساده كه به قول خودش هرگز حتي لب به سيگار هم نزده و رفتاري كه او را به سوي آلودگي سوق بدهد نداشته. با اين حال اكنون شش سال است كه به ايدز مبتلاست، چرا كه همسرش هر آنچه را او نداشته به انضمام بيماري ايدز، يكجا داشته است.

به توصيه يكي از دوستان كه از اعتياد شوهرش باخبر بوده براي آزمايش رفته و در اوج ناباوري دريافته كه مبتلاست. مي‌گويد: «اوايل تنها كاري كه مي‌كردم اين بود كه از دكترم بپرسم تا كي زنده مي‌مانم؟ به‌شدت نااميد بودم. اما پزشكم مشاور خوبي بود. به مرور به من فهماند كه قرار نيست بميرم. عمر طولاني خواهم داشت فقط لازم است بيش از يك انسان عادي از خودم مراقبت كنم.»

از همسرش جدا شده و مي‌گويد بزرگ‌ترين آرزوي دخترش، درمان مادرش است. پدر، سهمي در اين زندگي ندارد.سال‌ها قبل به خانواده‌اش گفته: «آنقدر مصرف مي‌كنم تا بميرم. حالا پدر وجودي فراموش شده است. اما براي اين زن، ايدز تنها ارمغان هشت سال زندگي با شوهري معتاد نبوده: «آسم و تنگي نفس دارم. مرتب دارو مصرف مي‌كنم. هشت سال زندگي كردم و تمام زندگي‌ام را باختم. كاش اين هشت سال را مي‌شد از زندگي قلم گرفت.»

برخلاف سايرين، والدين او بيماري‌اش را پذيرفته‌اند و از هيچ كمكي مضايقه ندارند. اما جامعه را به هيچ‌وجه پذيراي اين بيماري نمي‌داند: «نخستين چيزي كه مردم با شنيدن نام ايدز به آن فكر مي‌كنند آلوده شدن از طريق روابط غيراخلاقي است. با اينكه بيماري‌هاي بدتر از ايدز وجود دارد. طاعون، جذام و وبا كه نيست. لااقل احتياج به قرنطينه ندارد.»

خانمي كه پيداست از دوستانش است چاي تعارفش مي‌كند. مي‌گويد الان مي‌آيد و برمي‌گردد تا آخرين حرف را بزند: «اگر انگ و تبعيض درباره بيماران اچ‌آي‌وي از بين برود، بيشتر مشكلات ما حل خواهد شد. خانمي در جلسات ما شركت مي‌كرد كه مي‌گفت كاش سرطان داشتم اما ايدز نداشتم. بعضي از مردم ما را به چنين آرزوهايي مي‌رسانند.»
 
 
 

 

 
 
ايران؛ كشوري كه بيماران ايدز به رايگان درمان مي‌شوند
 
از دهه 60 و پس از شناسايي نخستين موارد ابتلا به ايدز در ايران، دولت در راستاي ارتقاي بهداشت خانواده و سلامت جامعه فعاليت‌هاي آگاهي بخشي نسبت به اين بيماري و ارائه آموزش‌هاي جنسي را در سطح كشور شروع كرد و در حال حاضر بنا بر گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، اين كشور در بالاترين جايگاه درميان كشورهاي منطقه از نظر بهداشت و ارائه آموزش‌ها در زمينه پيشگيري از ايدز قرار دارد. از اقدامات عملي دولت بر نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : بهداشت ,فناوری ,بیماری ,ایدز , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 469 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1391 ساعت: 4:34