ستّار، آشكاركننده!
مرگ ستار بهشتي، اتفاق ناگواری بود، ولي اگر بتوان از اين اتفاق ناگوار تجربه آموخت، شايد بتوان گفت كه اين مرگ نقطه عطفي در اين اتفاقات محسوب شود. همچنان كه قبلاً هم شاهد وقايعي بودهايم كه درسآموزي از آنها، نقطه عطفي شد، و البته وقايع ديگري هم بوده است كه بدون درسآموزي رها شدند و در نتيجه شاهد تكرار آنها بودهايم. درباره اين رويداد مطالب و مسايل زيادي گفته شده است، در اين يادداشت ميخواهم به يكي دو مورد از ابعاد آن بپردازم.
مهمترين ايرادي كه نسبت به این رویدادها در ایران وجود دارد، رويكرد دستاندركاران امر به اينگونه رويدادهاست. براي توضيح بيشتر، دو نوع رويكرد تدافعي و تهاجمي را در اين مورد شرح ميدهم. رويكرد تدافعي در مقام نفي رويداد است، ابتدا انكار ميشود، يا نماينده مجلس كه بايد حافظ حقوق مردم باشد، كل قضيهی اثرات ضرب و جرح بر پیکر متوفی را منكر ميشود!
اين رويكرد براي جلوگيري از اثرات منفي رويداد بر نهادهاي مسئول يا حكومت، به نفي آن ميپردازد، مدعي ميشوند كه به واسطه اشتباه يا خطاي چند نفر نبايد نهاد مرتبط يا حكومت را زير سوال برد. اين رويكرد، در پي انداختن تقصير به عهده ساير نهادها و مبرا كردن نهاد تحت امر خود از این اتفاق است. در اين رويكرد انتشار خبر، توطئه تلقي ميشود، همچنين همه كارها از جمله كفن و دفن متوفي بايد بيسر و صدا و فوري انجام شود، و نزديكان فرد از گفتگو منع شوند.
مطبوعات و رسانهها نميتوانند به مسأله بپردازند، در اين رويكرد تقصير متوجه يكي، دو يا حداكثر چند نفر ميشود، و نظاممند بودن اتفاق رد ميشود در حالي كه به صورت نظاممند در پي محدود و محصور كردن نشر اخبار آن هستيم. در اين رويكرد واكنشهاي رسمي چند روز پس از واكنشهاي غير رسمي و به صورت تدافعي بيان ميشود. مسأله اصلي اين رويكرد اين ميشود كه چه كسي نام متوفي را به بيرون برده و درز داده است. در اين رويكرد فشارهای خارجی نفي و محكوم ميشود، و حتي در مرحلهاي ميخواهند تقصیر کشتهشدن را به گردن افراد غير حكومتي از جمله زندانيان بياندازند!!
رويكرد تهاجمي در جهت متفاوت است. اول ازهمه اينكه مسئولين اقدام به انتشار خبر ميكنند، پيش از آنكه ديگران چيزي بگويند (اطلاعيه وزارت اطلاعات در پي قتلهاي زنجيرهاي را فراموش نكنيم)، منتشر يا افشاكننده خبر، جايزه گرفته و مورد احترام واقع ميشود. اين رويكرد نگران تضعيف جايگاه نهادي كه اين اتفاق در آن رخ داده نيست، چرا كه اين امر، یعنی تضعیف جایگاه بناچار اتفاق خواهد افتاد، همچنان كه اگر مأموران هر نهادي كار مثبتی انجام دهند، جايگاه آن نهاد تقويت ميشود، به همین دلیل انجام كارهاي خلاف هم موجب تضعيف جايگاه آن نهاد ميشود، نگراني اصلي در رويكرد تهاجمي اين است كه نتواند اين جايگاه خراب شده را ترميم كند.
زيرا با برخورد مناسب و قاطع و بيطرفانه ميتوان جايگاه تخريب شده را بازسازي كرد. در رويكرد تهاجمي، مسأله اصلي حقوق ضايع شده فرد و استيفاي آن است و نه خسارتهايي كه به طرف حكومت ميخورد، از اين رو در ادامه ماجرا بهترين برخوردها را با بازماندگان انجام ميدهد. اگر تشييع جنازه و ختم گذاشتند از آن استقبال ميكنند، و نويسندگان و تحليلگران و منتقدان و گزارشگران اين رويداد را تكريم ميكنند. در اين رويكرد، انداختن تقصير به عهده اين فرد و آن فرد يا اين نهاد و آن نهاد، مسألهاي فرعي و حاشيهاي است، مسأله اصلي استيفاي حق و نيز درسآموزي براي اصلاح فرآيند است. اين رويكرد قضيه را فوري مختومه نميكند، بلكه هيأت كارشناسي مستقل و چندجانبه تشكيل ميدهد تا بررسي كنند كه اين اقدامات ناشي از رفتارهاي خودسرانه و اشتباهات فردي است يا ناشي از فرآيندهاي معيوب است؟
مرگ مرحوم ستّار بهشتي آشكار كرد كه نگاه و رويكرد غالب رسمي در جامعه ما نسبت به اين اتفاقات، رويكردي تدافعي است، و تا وقتي كه چنين رويكردي حاكم باشد، نه ميتوان، مانع از تكرار این اتفاقات شد، و نه ميتوان از تبعات منفي آن فرار كرد. اگر ارادهاي براي مقابله با اين رويدادها شكل بگيرد، تنها راه ممكن براي موفقيت آن، تبديل رويكرد تدافعي موجود به رويكردي تهاجمي با ويژگيهاي پيشگفته است.
---
تذکر: این یادداشت را روز جمعه نوشته بودم ولی امروز که نامه آقای عمادالدین باقی را در همین موضوع با عنوان "ستّار یا کاشف" دیدم به ذهنم رسید که عنوان یادداشت خودم را تغییر دهم ولی پس از مشورت تصمیم گرفتم که همین عنوان باشد، با این توضیح که توارد ذهن در چنین موضوعاتی گویای واقعیتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید
برچسب : ستار بهشتی ,مرگ مشکوک , واکنش ها, نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 377 تاريخ : يکشنبه 28 آبان 1391 ساعت: 11:21