باز پخش یک نوحه در هیئت یزدی ها

ساخت وبلاگ

 مضامین آشکارا ظلم ستیزانه و برداشت الهام بخشی که در واژه ها و تعابیر این اشعار وجود دارد، خواننده و شنونده را شگفت زده می کند از اینکه چگونه در یک مراسم عزاداری سنتی، چنین مفاهیم بلند و راهگشایی در کنار نظم و ترتیب کم سابقه ای که یزدی ها در مراسم خود دارند، همنشین می...

  تصور غالب در میان اهل فکر این است که میان عزاداری های سنتی و قرائت روح بخش سیاسی از عاشورا، فاصله وجود دارد. آیا این تصور، درست و نزدیک به واقعیت است؟

به خصوص در سال های اخیر، با گرایش های جدیدی که در شیوه های عزاداری پدید آمده و بعضا رگه های عوام گرایی یا اقتدارگرایی در آن دیده می شود، این دغدغه که تلقی های ظلم ستیزانه از عاشورا کمرنگ شده باشد، بیشتر مطرح شده است.

واقعیت این است که قرائت های مختلفی از قیام حسینی وجود دارد. برخی ماجرای حسین(ع) را یکسره خون، و برخی یکسره شمشیر می بینند. برخی از آن مظلومیت را، و برخی مبارزه را می فهمند. اما هیچ یک از قرائت های مختلف ممکن از عاشورا و کربلا، در همچنان زنده بودن این امر تردید ندارند.

چه آنها که به جاوید بودن شهید کربلا توجه می کنند و چه آنها که آگاه بودن او را فرض می گیرند، چه آنها که با زبان مرثیه از حسین سخن می گویند و چه آنها که با زبان حماسه راه او را بازگو می کنند، و چه آنها که الهام عاشورا را در سوگ و غم می بینند یا آنها که در آن اسوه و راهنمای عمل جست و جو می کنند؛ همه در اهمیت و ادامه حیات این نهاد در جامعه ایرانی متفق القول اند.

با این حال، محرم و عاشورا همچنان که محرک و نیروبخش بوده، می تواند مخدر یا حتی مخرب هم باشد؛ می تواند جهت گیری آن به جای هدف قرار دادن یزید و یزیدیان، بر سر و سینه کوفتن زینبیان و حسینیان باشد و یا به فراموشی سپردنی که مقابله با آن، هم و غم اصلی زینب(س) بود. شاید هم بتوان حتی فرض گرفت که اساسا عزاداری های به شیوه ی سنتی، جز این نبوده و در طول تاریخ هم جز در موارد استثنا، با تمکین به ظلم یا لااقل سکوت و همراهی با آن همنوایی داشته است.

سوال را می توان درباره امروز هم مطرح ساخت: آیا محافل سنتی عزاداری در جامعه امروز ایران، ظلم را بر می تابند و نسبت به آن بی تفاوت اند، یا آنکه می توانند از آموزه های عاشورا و کربلا راهی به مسائل امروز هم بیابند و راه حلی برای مسائل روز در آن مفاهیم عالی آرمانی جست و جو کنند؟

و باز محدودتر: آیا هنر و ادبیات عاشورایی ما، اشعار و نوحه ها و تصنیف ها و نمایش ها و …، می خواهند عاشورا را در خدمت قدرت در آورند و مثلا مهمترین درس عاشورا را تبعیت از ولایت بدانند تا آن را خرج منافع امروزشان کنند، یا آنکه مرام حسین را در آزادگی و ظلم ستیزی می بینند و می خواهند این روحیه را به تمام تاریخ و همه ی جوامع تسری دهند؟

این همه بحث و سوال، مباحثه ها و پاسخ های زیادی می طلبد. اما یک پاسخ از بین پاسخ های ممکن را می توان در صدا و فیلمی که این روزها در فضای مجازی بین کاربران دست به دست می شود، مشاهده کرد. این صدا و فیلم، دو نوحه از مراسم عزاداری هیاتی به نام بعثت در شهرستان یزد است که اتفاقا بخشی از آن از صداوسیما هم پخش شده است.

مضامین آشکارا ظلم ستیزانه و برداشت الهام بخشی که در واژه ها و تعابیر این اشعار وجود دارد، خواننده و شنونده را شگفت زده می کند از اینکه چگونه در یک مراسم عزاداری سنتی، چنین مفاهیم بلند و راهگشایی در کنار نظم و ترتیب کم سابقه ای که یزدی ها در مراسم خود دارند، همنشین می شود.

این نوحه های شنیدنی را همزمان با ایام شهادت امام سجاد(ع) به خوانندگان محترم تقدیم می کنیم.

 



 

 



 

 

برای دریافت فایل تصویری اینجا کلیک کنید.

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

برای دریافت نسخه موبایل اینجا کلیک کنید.

گفتند گل مگویید/ این حکم پادشاه است
چشم و چراغ بودن/ روشن ترین گناه است
حکم شکوفه تکفیر/ حد بنفشه زنجیر
سهم سپیده تبعید/ جای ستاره چاه است
این شهر مردگان است/ آواز تازه ممنوع
لبهای غنچه آزاد/ گل بی اجازه ممنوع
دارالخلافه آباد/ جهل و خرافه آزاد
بیداد پشت بیداد/ حرف اضافه ممنوع
گل بی اجازه ممنوع
این سایه باوران را/ ظلمت ز نور بهتر
در دست کوفه سنگ است آئینه دور بهتر
نجوا به چاه اولی/ سر در تنور بهتر
این شهر بی هیاهو/ دیروز باورت کو
شور قلندرت کو/ بانگ ابوذرت کو
این کوچه‌ها علی را/ تسلیم چاه کردند
آیینه را شکستند/ نفرین به ماه کردند
یک سو ستاره زخمی/ یک سو پرنده در گور
تن‌های مرده بر خاک/ مردان زنده در گور
حاشا از این تباهی/ تا کی شب و سیاهی
آن روی دیگرت کو

************

من حسینم رو به سوی راستی بازآوردید ای قوم
روز عاشورا غروبش، صبح بیداری است برگردید
های های مردم از بیراهه برگردید برگردید
پرچم دشمن نمایان شد اگر مردید برگردید
ای لباس ظلم را جای عدالت پیرهن کرده
جامه‌ی رنگ و ریای دین و دینداری به تن کرده
کاخ اگر همسایه با دیوار دین باشد خطاکاری است
شمر، شمشیر امیرالمومنین باشد، خطاکاری است
صحنه‌ی آزادگی در خون شناور می‌شود هرجا
باورم کن، عشق باور می‌شود هرجا
دور، دور دین فروشان است ای فرمانبران ظلم
دور ظلم ظالمان روزی آخر می‌شود هرجا
های های ای کاروان رفته در دامان گمراهی
باز راه کعبه را انگار گم کردید، برگردید

نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز...
ما را در سایت نیــــــــک نیــــــــــــــــــــوز دنبال می کنید

برچسب : مذهب ؛قیام حسینی , نویسنده : سردبیر نیک نیوز nick بازدید : 660 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1391 ساعت: 0:25